elham

#elham31
بین هزار اتفاق دور و نزدیک پرواز می‌کردم که دستم بُرید... آمدم چسب زخم بردارم، بطری نوشابه برگشت... آمدم بردارمش، آستین لباسم خیس شد...‌ آمدم غُر بزنم به جان زمین و زمان، یادم افتاد که با فریبا کلاس شنا می‌رفتیم...
ده سال پیش شاید... جلساتِ اولِ آموزش همه چیز خوب بود... دست‌های دوست هوایم را داشت... ولی آن جلسه‌ای که گفتند همه بروند آن‌طرف استخر که عمیق است، من دلم هُری ریخت... بلد بودم... یاد گرفته‌بودم ولی تمام جلسات بعد تا آخرش از کنارِ میله‌ی لبه‌ استخر تکان نخوردم...‌ همه شیرجه زدند... دوره‌های بعدتر و پیشرفته‌تر را ثبت‌نام کردند و من فقط یادم ماند که مربی‌های شنا و نجات غریق‌ها از خوش‌فرم ترین زنان جهان هستند...

بابک هم زیاد تلاش کرد شنا یادم بدهد... تمام دفعاتی که با هم توی آب بودیم می‌گفت که هوایم را دارد...می‌گفت نترس و شنا کن ... هربار، هردفعه، هرچه بیشتر اصرار می‌کرد دست‌هایم دور گردنش محکمتر گره می‌خورد و سفت‌تر می‌چسبیدم به امنیت حضورش... او هم بیخیال شد... از یک جایی به بعد هم عطای شناگر شدن من را به لقایش بخشید... پسرها را برمیداشت و سه تایی میزدند به آب... هم بیشتر خوش میگذشت، هم من منتظرشان می‌ماندم با حوله و لباسِ آماده، هم گردن و سرشانه‌هایش قرمز نمی‌شد...
به آدم‌ها مگر چقدر باید زمان داد که سوارِ ترسشان بشوند... یابوی دیوانه‌ی ترس، بالاخره یک جایی دست از لگد پرتاب کردن می‌کشد و اجازه می‌دهد نوازشش کنی... ولی سیل ترسهای کهنه‌ام که هجوم میآوردند به ذهنم و نتیجه‌شان می‌شود انگشت بریده‌ را دوست ندارم... مثل بعضی پیوندهای شیمیایی رشد میکنند و پخش میشوند توی سرم... هرکجا که قطعشان میکنم دو سَرِ دیگر در می‌آورند برای رشد... فشار می آوردند به ذهنم...
کارِ دستمال نبود پاک کردن آن حجم از نوشابه‌ی رها شده... این را حالا می‌فهمم که دو تکه دستمال را کثیف کردم... باید شنا یاد می‌گرفتم...‌باید تلاش می‌کردم... باید روی ترسم پا می‌گُذاشتم... این را هم حالا می‌فهمم... حالا که می‌دانم چقدر پتانسیلِ غرق شدنم در ترس‌های آزاردهنده، بالاست...
تمام نجات غریق‌های جذاب دنیا باید جمع شوند تا بفهمند چه شکلی در عمق یک میلی‌متری از ترکیب خون و نوشابه می‌شود غرق شد...

فاطمه_شاهبگلو
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #خاصترین #love #عاشقانه #دخترونه #عشق #تکست_خاص #تکست_ناب #تنهایی
دیدگاه ها (۱)

#zibaa #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_ی...

#zibaa #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_ی...

#zibaa #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_ی...

#elham31 #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط