یکی و دوست داشتم اون قدر بهش فکر کردم که تصوری که ازش ...

یکی و دوست داشتم ، اون قدر بهش فکر کردم که تصوری که ازش داشتم از خود واقعیش سبقت گرفت ؛ بعد ها دیگه خودش و دوست نداشتم ، تصور ذهنی خودم و دوست داشتم
😳 😔 😫
دیدگاه ها (۵)

️تنها راه بدست آوردن شادی حقیقی در زندگی این است که هیچ وقت ...

شعر من را می‌خری؟ ای‌دوست! ارزان میدهمتازه یک تخفیف ویژه بهر...

وقتی دخترشو دوست نداشت 💔پارت ۳ویو اتاون بهم سیلی زد هه انتظا...

#پارت۳ رمان اگه طُ نباشی یکی دیگه منم لباسا رو پوشیدم و یه آ...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط