یه مدت بود با دختر همسایمون سلام و احوال پرسی میکردم

یه مدت بود با دختر همسایمون سلام و احوال پرسی میکردم

بعد از یه مدتی ابرو هاش در اومد رفت سربازی
.

.
.

برگشت فهمیدم پسر بوده !!!!!!
دیدگاه ها (۶)

همت همت ....مجنون حاجی صدای منو میشنوید همت همت..... مجنو...

شعر قاسم صرافان برای امام علی علیه السلام: دست‌هایت را که...

در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید. ...

سلام بچه ها ببخشید یه مدت نبودم کار هایی پیش اومد تولد جینم ...

بچه ها من یه مدت فکر میکردم ماگلل هستم ولی الان فهمیدم چون ا...

تو فوریوم بودم بعد یهو این ویدیوعه اومد بعد رفتم کامنت هارو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط