** به نام بی نیازی که عالم نیازمند اوست **
** به نام بی نیازی که عالم نیازمند اوست **
📘☕️قصه
**اجازه دهید از خیام داستانی برایتان تعریف کنم که البته برخی میگویند واقعی نیست ولی به نظر من بسیار زیباست.
روزی خیام کوزه ی شرابش را به دست می گیرد و به بیرون از شهر میرود و در زیر اسمان شروع به نوشیدن میکند ،
وقتی که مست مست میشود ، بادی شدید وزیدن میگیرد و کوزه شراب بر زمین میفتد و میشکند ،
خیام چون مست بوده بسیار ناراحت و شاکی میشود و به خداوند شکایت میبرد .حال بشنوید شکایتش را ….
ابریق می مرا شکستی ربی
بر من در عیش را ببستی ربی
من می میخورم و تو می کنی بد مستی
خاکم به دهن مگر که مستی؟ ربی؟
نقل است که خداوندگار در ان لحظه قهرش میگیرد و هر دو چشمان خیام را نابینا میکند ،
خیام که بسیار نادم و پشیمان است ، اینبار نیز به خداوند گلایه میکند
بشنویم گلایه خیام را ….
ناکرده گنه در جهان کیست؟ بگو ی
آن کس که گنه نکرد چون زیست بگوی
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگوی
خداوند در این هنگام بر خیام رحم نموده و روشنایی را به چشمانش بر میگرداند .
باشد که خداوند گناهان همه بندگانش را ببخشاید .
قصه گو ✍🏼#و_م
📘
📘☕️قصه
**اجازه دهید از خیام داستانی برایتان تعریف کنم که البته برخی میگویند واقعی نیست ولی به نظر من بسیار زیباست.
روزی خیام کوزه ی شرابش را به دست می گیرد و به بیرون از شهر میرود و در زیر اسمان شروع به نوشیدن میکند ،
وقتی که مست مست میشود ، بادی شدید وزیدن میگیرد و کوزه شراب بر زمین میفتد و میشکند ،
خیام چون مست بوده بسیار ناراحت و شاکی میشود و به خداوند شکایت میبرد .حال بشنوید شکایتش را ….
ابریق می مرا شکستی ربی
بر من در عیش را ببستی ربی
من می میخورم و تو می کنی بد مستی
خاکم به دهن مگر که مستی؟ ربی؟
نقل است که خداوندگار در ان لحظه قهرش میگیرد و هر دو چشمان خیام را نابینا میکند ،
خیام که بسیار نادم و پشیمان است ، اینبار نیز به خداوند گلایه میکند
بشنویم گلایه خیام را ….
ناکرده گنه در جهان کیست؟ بگو ی
آن کس که گنه نکرد چون زیست بگوی
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگوی
خداوند در این هنگام بر خیام رحم نموده و روشنایی را به چشمانش بر میگرداند .
باشد که خداوند گناهان همه بندگانش را ببخشاید .
قصه گو ✍🏼#و_م
📘
۱۳.۵k
۰۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.