درست زمانی که بین همه اگرها وبایدها و چون و چراها مصمم می

درست زمانی که بین همه اگرها وبایدها و چون و چراها مصمم میشوی بنشینی وبر سر سجاده مهرش و از خدا نام پدر را التماس کنی، آن زمان است که خدا نعمتش را...منتش را... بر سرت تمام کند و نام زیبای پدر را برازنده باقی اسمت کند قصه تنهایی روزهای زندگیت تمام میشود.یکی می آید که تو به لطف بودنش بهترین حس ها را تجربه می کنی و به ضمانتش وام پدرانه میگیری...

به همین تسهیل بی بدیل ، خودت به میل خودت ، خود را از دفتر اولویت ها داوطلبانه خط میزنی و یک نفر را پدرانگی میکنی تا انتهای زندگی...

درست مثل پدرت

یادم بماند که همه اینها خستگی دارد...نگرانی دارد...
از خود گذشتگی دارد...
این حذف خود ها!!!!!!در خیلی جاهای زندگی سخت است...
گاهی درد دارد...یادم باشد تصمیمی که گرفتم
تصمیم کبری است وخیلی بزرگ...

اما به همه پدرانگی می ارزد ، نمی ارزد!؟


تولد پسرم مبارک...۹۵/۰۴/۲۶
دیدگاه ها (۱۰)

بوی بهشت کرب‌وبلا دارد این حریمدل‌های انبیا به سرای تو شد مق...

شخصیت مرا با برخوردم اشتباه نگیر ! شخصیت من چیزی است که " من...

بی گفتگو به کلبه ام ای آشنا بیا بیگانه نیستی که بگـویم بیا ب...

ترا چگونه طی کنم ، کدامین ستاره را نشان کنم که " بلد راه" ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط