سناریو
سناریو
وقتی با ی دختر می یان خونه برا شوخی و وانمود می کنن دوسش دارن و فک می کنی بهت خیانت شده
ات:گمشو بیرون
نامی:با ددیت درس رفتار کن باور ک نکردی؟
ات:یعنی شوخی بود؟
نامی:عاره عزیزم
ات:این هرزهه کدوم خریه
جین:لقب خودتو نزار رو عشقم
ات:*درحال جمع کردن وسایل
جین:گو خوردم( اع خدا نکنه پسرم)
ات:گمشید بیرون
شوگا:هوی ******( بییییب😂)
ات:با من بودی؟
شوگا:ن عشقم با این دختره ی ******( بییییب😂)بودم
ات:جیهوپ؟ این تویی؟
جیهوپ:بله مشکل؟
ات:اع ک اینطور*گلدونو بر می داره می کوبه ت سر دختره*( ها؟ چی؟ 😳)نفر بعدی تویی اقای سانشاین( گو نخور دختره ی *****)
جیهوپ:ن ن بخدا شوخی بود
ات:جیمین ت چطور تونستی گفتی من تموم دنیاتم(بغض)
جیمین:عشق هنوزم هستی *دختره رو با لگد می ندازه بیرون و درو می بنده و بغلت می کنه*( وای بابا پسرمون گنگش بالاعه)
ات:*در حالی که یونتان بغلشه پامیشه از رو مبل ک بگه بلخره اومدی ولی با صحنه ی بو*سیده شدن اون دختر توسط ته ته مواجه می شه و یونتان از بغلش پارس می کنه و می پره پایین و دختره رو جر می ده* ته این چ کاری بود با من کردی( بغض)
ته ته: توفففف عزیزم واقعا باور کردی عشقم؟ ولی بیچاره دختره، لباش طعمه خیلی خوبی داش
ات:*می ره ت اتاق درم می بنده شرو می کنی ب گریه کردن*
ته ته: غلط کردم بیا بیرون ترو خداااا
ات:*بعد چند روز حرف نزدن با کوک ی روز ک کوک خونه نیس خودکشی می کنه*
کوک:*دختره رو پیدا می کنه و می کشه و بخاطر مرگ ات افسرده می شه
(ن ب مال ته ته ن ب مال کوک😂)
وقتی با ی دختر می یان خونه برا شوخی و وانمود می کنن دوسش دارن و فک می کنی بهت خیانت شده
ات:گمشو بیرون
نامی:با ددیت درس رفتار کن باور ک نکردی؟
ات:یعنی شوخی بود؟
نامی:عاره عزیزم
ات:این هرزهه کدوم خریه
جین:لقب خودتو نزار رو عشقم
ات:*درحال جمع کردن وسایل
جین:گو خوردم( اع خدا نکنه پسرم)
ات:گمشید بیرون
شوگا:هوی ******( بییییب😂)
ات:با من بودی؟
شوگا:ن عشقم با این دختره ی ******( بییییب😂)بودم
ات:جیهوپ؟ این تویی؟
جیهوپ:بله مشکل؟
ات:اع ک اینطور*گلدونو بر می داره می کوبه ت سر دختره*( ها؟ چی؟ 😳)نفر بعدی تویی اقای سانشاین( گو نخور دختره ی *****)
جیهوپ:ن ن بخدا شوخی بود
ات:جیمین ت چطور تونستی گفتی من تموم دنیاتم(بغض)
جیمین:عشق هنوزم هستی *دختره رو با لگد می ندازه بیرون و درو می بنده و بغلت می کنه*( وای بابا پسرمون گنگش بالاعه)
ات:*در حالی که یونتان بغلشه پامیشه از رو مبل ک بگه بلخره اومدی ولی با صحنه ی بو*سیده شدن اون دختر توسط ته ته مواجه می شه و یونتان از بغلش پارس می کنه و می پره پایین و دختره رو جر می ده* ته این چ کاری بود با من کردی( بغض)
ته ته: توفففف عزیزم واقعا باور کردی عشقم؟ ولی بیچاره دختره، لباش طعمه خیلی خوبی داش
ات:*می ره ت اتاق درم می بنده شرو می کنی ب گریه کردن*
ته ته: غلط کردم بیا بیرون ترو خداااا
ات:*بعد چند روز حرف نزدن با کوک ی روز ک کوک خونه نیس خودکشی می کنه*
کوک:*دختره رو پیدا می کنه و می کشه و بخاطر مرگ ات افسرده می شه
(ن ب مال ته ته ن ب مال کوک😂)
- ۱۲.۶k
- ۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط