پارت سوم

پارت سوم

_ببخشید خب میدونی از موقعی که اومدی توی گروه من عاشقت شدم و خب فکر کردم اگه باهات سرد رفتار کنم بهتر باشه برات ولی الان واقعا پشیمونم ، پشیمونم که بهت سیلی زدم منو ببخش

[ که یهو ا.ت چشماش رو باز کرد و سریع نشست روی تخت ]

+ر...راست میگی؟
_چ..چی ا..اره
+خ..خب منم د...دوست دارم
_ واقعا؟
+اره

[ بعدش کیس درحد ۲ دقیقه رفتن که بخاطر اینکه نفس کم اوردن از هم جدا شدن و ا.ت رفت توی بغل جونگکوک ]

_امیداورم بتونیم پدر و مادر خوبی بشیم
+یااا جونگکوکاااا زشته نکنه انتظار داری همین‌جا منو بکنی اونم جلو شیش تا پسر
_ شاید
+ یااااا
_ باشه باشه ( خنده) ولی فکر بدی هم نیستا
+جونگکوککککک
_باشه غلط کردم

( هردوشون خندیدن که یهو در اتاق باز شد)

#شما دوتا بلاخره بهم اعتراف کردین ؟
_+اره
# اه خدایا شکرت دیگه واقعا از دست شما دوتا داشتم دیونه میشدم
+یاااا شوگااااا
#چیه مگه دروغه جونگکوک که همش میومد پیش من توهم که همش میرفتی پیش جیهوپ

( هر سه تا خندیدن )

# خب دیگه خنده بسته پاشین بیاین بیرون غذا بخوریم
_+باشه


شرایط پارت بعد دوتا لایک و دوتا کامت 🥲 گفتم گناه دارین برای همین شرط ها رو کم کردم و راستی پارت بعد پارت اخر هست
دیدگاه ها (۰)

پارت اخرجونگکوک ، ا.ت و شوگا رفتم پایین و به بقیه اعضا گفتن ...

ببخشید اگه چرت شد دیگه خب خودتون هم میدونید مدرسه ها داره با...

پارت دوم+جنگکوک میشه لطفا بگی که چرا باهام سردی ؟_به تو هیچ ...

پارت 9 ویو ا/تپشتمو نگاه کردم و بله جنابعالی پشت سرم بودن فک...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

پارت ۲۴ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط