یه آرمی یه داستان خیلی احساسی نوشته بود درباره اینکه چ

‍ یه آرمـی یه داستان خیلی احساسی نوشته بود درباره اینکه چقدر تحت تأثیر کار یونگی قرار گرفته وقتی اون برای بچه‌های اوتیسم (ASD) یه مرکز درمانی ساخت.

"من یه برادر کوچیک‌تر دارم که اختلاف سنیمون زیاده. اون از بچگی از ناتوانی‌های رشدی و بیماری‌های مختلف خیلی رنج کشیده. درد جسمی یه چیزه، ولی قضاوت و نگاه بدِ مردم باعث شد کل خانواده‌مون از نظر روحی خیلی اذیت بشیم. واقعاً هر روز و هر لحظه‌اش یه جنگ بود و هنوزم هست.
ولی خب، خون از آب غلیظ‌تره چون داداشم هم یونگی رو خیلی دوست داشت. حتی از پول توجیبی کمش پس‌انداز می‌کرد که آلبوم‌های یونگی رو بخره. اون از من خیلی تأثیر می‌گرفت و هر کاری من می‌کردم اونم می‌خواست همونو انجام بده، فکر کنم یه جورایی از من یاد گرفته بود.
برای همین، امروز واقعاً توی این ۳۹۸۰ روزی که طرفدار شوگا بودم، یکی از خاص‌ترین روزهای زندگیمه. حس می‌کنم واقعاً خوشحالم، قدردانم و مطمئنم که انتخابم درست بوده.
چون شوگا همون آدمیه که دل بچه‌هایی مثل داداش کوچولوی منو—که هیچ‌جا کسی جز من و مامانم درکش نمی‌کرد—آروم می‌کنه، و بهشون امید می‌ده.
و من اون‌قدر خوشحالم که دلم می‌خواد گریه کنم، چون بین اون همه آدمی که شوگا رو دوست دارن، دو تاش ما دوتاییم: من و داداشم
امیدوارم شماها هم خوشحال باشید.
منم می‌خوام مثل شوگا آدم مهربونی بشم و اون گرمای دلی که ازش گرفتم رو به کسی بدم که واقعاً بهش نیاز داره.
#Suga
دیدگاه ها (۱)

طبق اطلاعات سایت رسمی "Calvin Klein" کمپین جدید تبلیغاتی با ...

پلی لیست روز هفتم(1)DSYLM+Winter Ahead (Jikook)اگه دوست داشت...

خبر افتتاح مرکز درمانی مین یونگی در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵ روی ...

آپدیت چنل یوتیوب "HYBE labels" با تیزر موزیک ویدئو" آهنگSPAG...

⁷𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 اومدن سر میز نشستن که اصن اون حال ...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۴

کاری به این عکس ندارم ولی فکر می کنم خیلی هایه دیدگاه بدی نس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط