منتظر نباش که شبی بشنوی
منتظر نباش که شبی بشنوی
از این دلبستگی های ساده، دل بریده ام!
که عزیز بارانی ام را،در جاده ای جا گذاشتم!
یا در آسمان، به ستاره ی دیگری سلام کردم!
هر جور تو راحتی! باران زده ی من!
همین سوسوی تو، از آن سوی پرده ی دوری
برای روشن کردن اتاق تنهاییم کافیست!
من که این جا کاری نمی کنم!
فقط گهگاه فکر وتصویردوست داشتنت را در دفترم حک می کنم!
همین!، این کار هم که نور نمی خواهد! می دانم که به حرفهایم فکر می کنی
حالا هنوز هم وقتی به تو فکر می کنم
باران می آید!
صدای باران را می شنوی ؟!❤️
از این دلبستگی های ساده، دل بریده ام!
که عزیز بارانی ام را،در جاده ای جا گذاشتم!
یا در آسمان، به ستاره ی دیگری سلام کردم!
هر جور تو راحتی! باران زده ی من!
همین سوسوی تو، از آن سوی پرده ی دوری
برای روشن کردن اتاق تنهاییم کافیست!
من که این جا کاری نمی کنم!
فقط گهگاه فکر وتصویردوست داشتنت را در دفترم حک می کنم!
همین!، این کار هم که نور نمی خواهد! می دانم که به حرفهایم فکر می کنی
حالا هنوز هم وقتی به تو فکر می کنم
باران می آید!
صدای باران را می شنوی ؟!❤️
۴.۷k
۰۸ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.