منتظر نباش که شبی بشنوی

منتظر نباش که شبی بشنوی

   از این دلبستگی های ساده، دل بریده ام!

   که عزیز بارانی ام را،در جاده ای جا گذاشتم!

   یا در آسمان، به ستاره ی دیگری سلام کردم!
  هر جور تو راحتی! باران زده ی من!

   همین سوسوی تو، از آن سوی پرده ی دوری

   برای روشن کردن اتاق تنهاییم کافیست!

   من که این جا کاری نمی کنم!

   فقط گهگاه فکر وتصویردوست داشتنت را در دفترم حک می کنم!

   همین!، این کار هم که نور نمی خواهد!   می دانم که به حرفهایم فکر می کنی

   حالا هنوز هم وقتی به تو فکر می کنم

   باران می آید!

   صدای باران را می شنوی ؟!❤️
دیدگاه ها (۳)

نام این آتش،تنها عشق بودو عمری که داشت زیر سایه ی این سه حرف...

❤❤❤❤❤

حس قشنگیهیکی نگرانت باشه..یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت ...

❤❤❤❤❤❤❤

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۲

‍ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق  خدایا🤲بضاعت من به قدری است ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط