وقتی شهید شد من خیلی بی تاب بودم یک روز شخصی آمد و گفت

وقتی شهید شد؛ من خیلی بی تاب بودم. یک روز شخصی آمد و گفت: «مریض بودم؛ خواب پسرت رو دیدم که بغل حرم امام رضا (علیه السلام) شال سبزی به گردنش بود. یه خوشه انگور به من داد. خوردم و خوب شدم. به من گفت برو و به مادرم سلام من رو برسون؛ بگو جای من خوبه، چرا تو ناراحتی؟»



شهید احمدعلی پيری

شهادت:13/3/1383

محل شهادت: پاسگاه کوله سنگی_سيستان و بلوچستان






#کونوا_قوامین_لله_شهداء_بالقسط
#امنیت_اتفاقی_نیست
#مظلومیت_ناجا_اندازه_ندارد
#ناجا
#نوپو
#ارتش
#سپاه
#شهید
#شهادت
#ایثار
#شهادت
#ناجا
#ارتش
#سپاه
#شهید
#ایثار
#کشور_ایران
#کمیته_انقلاب_اسلامی
#پاسدار
#ژاندارمری
#شهربانی
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید
دیدگاه ها (۲)

کوچه هایمان را به نامشان کردیمکه هرگاه آدرس منزلمان را می‌ده...

#شهیدمدافع‌وطن مختارشیریشهادت: ۱۹آبان۱۳۹٠.مهران. انفجارمین#ک...

از همان بچگی، گرم بود و پر انرژی. این انرژی را تا آخرین لحظه...

میلاد حضرت زهرا (س) بود که اولین حقوقش را گرفت. رفت بازار و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط