من با تاممیخواهم آغشته

من با تـؤام میخواهم آغشته
عطرتوزندگی کنم این ردعطرتوست 
که ازحیرت بادهای شمالی 
شب رابه بوی بابونگی برده است 
توڪیستی که تاک تشنه 
ازطـعم تو 
بہ تبـریک"مِـی"آمـده است.
.
دیدگاه ها (۲)

نه برگ گلی به شاخه ها میماندنه هیچکسی به جز خدا میماندخوش با...

موهایت را ببنداین فصل به بادهایش معروف استدل من ... به هوایی...

میترسم آرزویت کنم محال شوی!مغرور شوی!ناپدیدشوی!از تو همه چیز...

باران و من و فاصله و بغض نفس گیریک شعرِ ترِ خسته ی پوسیده ی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط