عشق در دشمنی
عشق در دشمنی
پارت 6
+دیگه حق نداری بهش نزدیک بشی مفهمومه(داد و عصبانیت)
، ات رو بهم بده وگرنه میکشمش(با حرص )
+مگه دس خودته بکشیش (نیشخند عصبی)
،اره دست خودمه (داد و عصبانیت)
+زر نزن یالا هریییی(داد)
اینجا ته ته ات دست ات رو میگیره و میبره بیرون از کافه درحین بیرو اومدن پسر عموی ات داد زد
، ات فک نکن من دس از سرت برمیدارم، میکشمت
ته ته ات رو برد داخل ماشین و خودشم سوار ماشین شد و حرفی نزدن، تنها چیزی که شنیده میشد هق هق های آروم ات هس
+ات گریه نکن (عصبی)
_من میترسم
اینجا تهیونگ پیش یه پارکی می ایسته و در رو برای ات باز میکنه و با عصبانیت بهش میگه که پیاده بشه.
_چرا میخای هق من پیاده بشم هق
+گفتم پیاده شوو (یکم با داد)
_ب هق باشه
ات پیاده شد و، تهیونگ مچ دست ات رو گرف و به سمت وسط پارک کشید.
_آ آیی دستم یواش داری منو کجا میبری.
+....
_مگه لالیی ازتتت متنفرمممم ولممم کننن آیی
اینجا تهیونگ یهو ایستاد و ات محکم خورد به تن تهیونگ،تهیونگ هم اونو از کمرش گرف.
+چرا داری اینکار رو با من میکنی (زل زده به چشمای ات و اروم حرف زدن)
_چ چی؟!(زل زده به چشمای ته)
+چیکار کردی با قلبم، نابودم کردی ات
+م من کاری باهات نکردم، من، من حتی نزدیک زندگیت نشدم
خماااریی
دارم مینویسم شب پارت بعدی رو میزارم
پارت 6
+دیگه حق نداری بهش نزدیک بشی مفهمومه(داد و عصبانیت)
، ات رو بهم بده وگرنه میکشمش(با حرص )
+مگه دس خودته بکشیش (نیشخند عصبی)
،اره دست خودمه (داد و عصبانیت)
+زر نزن یالا هریییی(داد)
اینجا ته ته ات دست ات رو میگیره و میبره بیرون از کافه درحین بیرو اومدن پسر عموی ات داد زد
، ات فک نکن من دس از سرت برمیدارم، میکشمت
ته ته ات رو برد داخل ماشین و خودشم سوار ماشین شد و حرفی نزدن، تنها چیزی که شنیده میشد هق هق های آروم ات هس
+ات گریه نکن (عصبی)
_من میترسم
اینجا تهیونگ پیش یه پارکی می ایسته و در رو برای ات باز میکنه و با عصبانیت بهش میگه که پیاده بشه.
_چرا میخای هق من پیاده بشم هق
+گفتم پیاده شوو (یکم با داد)
_ب هق باشه
ات پیاده شد و، تهیونگ مچ دست ات رو گرف و به سمت وسط پارک کشید.
_آ آیی دستم یواش داری منو کجا میبری.
+....
_مگه لالیی ازتتت متنفرمممم ولممم کننن آیی
اینجا تهیونگ یهو ایستاد و ات محکم خورد به تن تهیونگ،تهیونگ هم اونو از کمرش گرف.
+چرا داری اینکار رو با من میکنی (زل زده به چشمای ات و اروم حرف زدن)
_چ چی؟!(زل زده به چشمای ته)
+چیکار کردی با قلبم، نابودم کردی ات
+م من کاری باهات نکردم، من، من حتی نزدیک زندگیت نشدم
خماااریی
دارم مینویسم شب پارت بعدی رو میزارم
۲۱۰
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.