خشتهای خانۀ دلم را با گل معرفت خویش روی هم چیدهای و

🍃خشت‌های خانۀ دلم را با گِل معرفت خویش، روی هم چیده‌ای و همین معرفت است که هر جا باشم خانۀ تو را نشانم می‌دهد.

🍃من دوستت دارم، با بند بند وجودم؛ خودت هم می‌دانی و همین محبّت است که واسطۀ اتّصال من است به تو.

🍃خدای عزیزم! آن گونه که من تو را می‌شناسم یقین دارم مرا به سوی خویش، راهبری می‌کنی و از محبّتی که به تو دارم، اطمینان دارم که مرا می‌پذیری. اگرنمی‌خواستی راهم بدهی، محبّتت را به دلم راه نمی‌دادی.

‹قصّۀ من و خدا، قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند.📚›

↵استادعباسے🍃

#ماه_رمضان💌」
#قصّۀ_من_و_خدا 6✨」

@BORHAN_180•📸•
دیدگاه ها (۰)

❪🔗📿❫ در هیچ شرایطۍ نماز شبش ترك نمی شد ..در شب پیش از شہادتش...

🗓 ۲۱ فروردین ( ۱۳۷۸ )سالروز شهادت سپهبد #صیاد_شیرازیگرامی با...

🔸وضعیت عمومی روحانی مجروح حادثه حرم مساعد است/ دست وی فردا ج...

🌷 شهید سید مرتضی آوینی: امید دشمن به ترس ماست و اگر نترسیم م...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط