غریبانه پارت²³

غریبانه پارت²³
‌صبح روز بعد

&صبحت بخیر
_صبح بخیر
&حالت خوبه؟
_بد نیستم
&اوکی
حرکت کردیم سمت شرکت حس خوبی نداشتم
|سلام دخترم خوبی؟
_سلام جانی ممنون اره خوبم
|سلام جناب رئیس خسته نباشی
&سلام جانی
روبی برام یه لیوان ویسکی بیار
_چشم جناب رئیس
رفتم براش ویسکی بردم موعذب بودم و خجالت میکشیدم لیوان ویسکی رو گذاشتم و دستامو گرفت
&این کارت خجالت نداره نمیخواد خجالت بکشی تو دیگه مال منی همه جوره هواتو دارم
_مارتی من ..
&تو چی
_نمیخوام رابطمون اینطوری شروع بشه
&چطوری
_طوری که از اول سکس داشته باشیم
&عزیزم من اشتباه کردم نیاز نداره اینقد کشش بدیم الانم نمیخواد شرمنده شی یا خجالت بکشی راحت کاراتو بکن فکراتو هم بکن راضی بودی بهم بگو
_یه چیزی
&بگو
_من باکره نیستم
²سال پیش یه پسری منو دزدید و بهم تجاوز کرد
&ای بابا چطور اخه اسمش چی بود
_لوکاس
&اوکی حالا
اماده شو برگردیمخونه
_باش
رفتیم خونه
با خودم فکر کردم خیلی خوبه میتونم بهش تکیه کنم عاشقش شده بودم وضعه مالیش هم عالی بود از لحاظ قیافه هم خوب بود
_ببین مارتی من قبول میکنم باهات ازدواج میکنم
&جدی میگی؟
_اوم
&عاشقتم عزیزم دوست دارم دوست دارم
همدیگه رو بوسیدیم و با مدی تماس گرفتم مکالمه روبی و مدی
_سلام نفس
چطوری خره
+سلام کره خر تو خوبی
حاجی رفتی اون بالا بالا ها دیگ رفیقت رو یادت نی؟
_باش باش
دلم برات تنگ شده مدی
+فک می کنی من دلم تنگ نشده بخدا بعضی وقتا دلم میخواد بلیت بگیرم بیام اونجا
_عشقممم من دارم ازدواج میکنماا
+چییی
باکی
کدوم بدبختی تورو گرفته ها
_بله دیگه ما اینیم
+اره دیگ تو اینی(اشاره به کونش)
_خری بیش نیستی
+خره میدونی کیه اصن
_ارع بابا دوهفتس باهاش میشینم پا میشم

+اوک ولی توهم جنده ای بیش نیسی
(هردوشون خندیدن)
+چخبراا اسمش چیه
_اسمشم مارتی کلوز ۲۷سالشه و توی شرکت خریدو فروش نفت کار میکنه و شرکت هم مال خودشه یه خواهر داره به نام ایزابل اونم اندازه منه و مامان باباشم امریکا ان
+هووو خاهر یه نفس بگیر
عالیه چه صیدی کردی
_بله دیگه
+قربونت واسه جشنت منو حتما خبر کن برام هم بیلیت بگیریاا
_چشم قربان امر دیگه ای
+همین دیگ فداتشم کاری نداری؟
_بابای
پایان مکالمه