می نشینم رو به روی خواهش ابروی تو

می نشینم رو به روی خواهش ابروی تو
بعد می بافم غزل با خوشه های موی تو

تا بریزی توی چشمانم نگاهت را شبی
مست خواهم شد از آن عطر خوش شب بوی تو

با همان مستی به روی صفحه ای از خاطرم
می کشم تصویری از چشم و لب هندوی تو

تا بدانی ای غزال کوهی شور آفرین
با تو هستم تا همیشه با گل مینوی تو

شور و حال این غزل هم با تمام ساده گی
یک نشانی دارد از زیبایی آهوی تو

یا که عنّاب لبان مخمل این واژه ها
سرخیش را دارد از سرخاب سیب روی تو

می شود فرمان دهی ای نا خدای چشم من
تا بمانم در پناه چادر گیسوی تو
@HomeLove
دیدگاه ها (۱)

دوستان صبح بخیر

عروس

!!!!!

تازگی ها در برابر بی مهری آدم ها هیچ نمی گویم سکوت و سکوت و ...

عطر پیچکهای گیسویت مراهمچنان پروانه بازی می دهدباغ سرسبز نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط