کلام حق
✍«حقّ»، به معناى ثابت و باقى است. لذا خدا و هرچه از سوى او باشد، حقّ است. «حقّ» یكى از نام هاى خداوند است. كلمه ى «زَهوق» به معناى رفتن است. «زهق نفسه» یعنى روح از بدنش خارج شد.
براى این آیه مصادیقى همچون ظهور اسلام، ورود به مدینه، فتح مكّه و شكستن بت ها را گفته اند كه در همه ى آنها باطل شكست خورده است. ولى آیه داراى مفهوم گسترده اى است و فناى باطل و بقاى حق را نوید مى دهد.
بقاى حقّ و نابودى باطل، یك سنّت وقانون الهى است، نه پندارى و تصادفى، هر چند پیروان حقّ كم و طرفداران باطل زیاد باشند. چرا كه حقّ همچون آب، ثابت و ماندگار و باطل مانند كف، ناپایدار و فانى است. «فامّا الزَبَد فیذهب جُفاءً و امّا ما ینفع النّاس فَیَمكث فى الارض»(197)
قرآن مى فرماید: «نَقذِف بالحقّ على الباطل فیَدمغه»(198) ما حقّ را بر سر باطل مى كوبیم و آن را نابود مى سازیم. و در این صورت است كه باطل رفتنى است. بنابراین حقّ باید با قدرت و كوبنده بر باطل هجوم آورد.
-----
197) رعد، 17.
198) انبیاء، 18.
- پیامبر باید با قاطعیّت، پیروزى نهایى حقّ را به مردم اعلام كند. «قل جاء الحق»
- باید حقّ را به میدان آورد تا باطل از بین برود. «جاء...زهق»
- عاقبت، باطل رفتنى و نابود شدنى است و حقّ، باقى و پایدار. «جاء...زهق» (فعل ماضى نشانه قطعى بودن است.)
- از جلوه ها و مانورهاى باطل نباید هراسید كه دوامى ندارد. «كان زهوقاً»
براى این آیه مصادیقى همچون ظهور اسلام، ورود به مدینه، فتح مكّه و شكستن بت ها را گفته اند كه در همه ى آنها باطل شكست خورده است. ولى آیه داراى مفهوم گسترده اى است و فناى باطل و بقاى حق را نوید مى دهد.
بقاى حقّ و نابودى باطل، یك سنّت وقانون الهى است، نه پندارى و تصادفى، هر چند پیروان حقّ كم و طرفداران باطل زیاد باشند. چرا كه حقّ همچون آب، ثابت و ماندگار و باطل مانند كف، ناپایدار و فانى است. «فامّا الزَبَد فیذهب جُفاءً و امّا ما ینفع النّاس فَیَمكث فى الارض»(197)
قرآن مى فرماید: «نَقذِف بالحقّ على الباطل فیَدمغه»(198) ما حقّ را بر سر باطل مى كوبیم و آن را نابود مى سازیم. و در این صورت است كه باطل رفتنى است. بنابراین حقّ باید با قدرت و كوبنده بر باطل هجوم آورد.
-----
197) رعد، 17.
198) انبیاء، 18.
- پیامبر باید با قاطعیّت، پیروزى نهایى حقّ را به مردم اعلام كند. «قل جاء الحق»
- باید حقّ را به میدان آورد تا باطل از بین برود. «جاء...زهق»
- عاقبت، باطل رفتنى و نابود شدنى است و حقّ، باقى و پایدار. «جاء...زهق» (فعل ماضى نشانه قطعى بودن است.)
- از جلوه ها و مانورهاى باطل نباید هراسید كه دوامى ندارد. «كان زهوقاً»
۱.۴k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳