فن فیک bungo stray cats ( پارت ۹ )
( فصل ۱ : زندگی جدید من با دازای و چویا )
من و دازای رفتیم و نشتیم دازای روش را به من کرد گفت :( چقدر بهت بدم دست از سرم بر می داری؟ ) منم با تعجب بهش نگاه کردم و گفتم:( چی ؟! ) تا قبل از اومدن تو کافه به این فکر میکردم که از دازای پول بگیرم ولی وقتی شنیدم اون زن داشت زیر لب میگفت :( دازای خودش کم بدهی داره تازه رفته بچه ش هم آورده ) ناامید شدم چون دازای حتی پول زندگی خودش هم نداره ... ای کاش بیشتر تحقیق میکردم
همینطور که داشتم فکر میکردم دازای خیلی محکم دستم را گرفت و گفت :( فقط بگو چقدر !) منم دستم را کشیدم عقب و گفتم :( من دخترت هستم چرا میخوای پیشت نباشم ... ) دازای دستش را گزاشت روی سرش و گفت : ( بسه ... ساکت باش ) فکر کنم اینکه خودم را به عنوان بچه ی دازای جا بزنم فکر بدی بود ... اینکه دوستم نداره مشکلی نیست ولی اون پول نداره من میخواستم از اون زندگی بدم فرار کنم ... انگار همه چیز داره بد تر میشه ... گیج شدم نمیدونم باید چیکار کنم ، توی این فکر ها بودم که دیدم دازای یک دفعه دستم را گرفت و کشیدم و سریع به سمت در حرکت کردیم ، دازای در را باز کرد و من را حل داد بیرون و بهم گفت :( خب دیگه خوش گذرانی بسه دیگه میتونی بری ) و در را بست . اولش گیج شده بودم و بدون هیچ فکر کردین در را باز کردم و گفتم :( یعنی چی ؟! ) دازای در را گرفت و گفت :( لذت بردم بعد مدت ها یکم بهم خوش گذشت ... از اول میتونستم همین کار را بکنم ولی خب میخواستم یکم حال کنم در هر حال دیگه میتونی بری ) منم خیلی سریع گفتم :( ولی باید صبر کنیم تا جواب آزمایش بیاد ! من دخترت هستم ) دازای همونطور که داشت در را می بست بهم گفت :( نیاز به جواب نیست تو بچه ی من نیستی ... در هر حال توی گول زدن مردم موفق باشی ) دازای این را گفت و در را بست ... من نمیدونستم باید چیکار کنم پافشاری کردن فایده ای نداشت . شروع کردم به راه رفتن ... خیلی حس بدی داشتم دوباره تنها شده بودم ... همه چیز مثل قبل شده بود تا اینکه یک ایده ی خیلی خفن و بهتر از ایده ی قبلی به ذهنم رسید
( پارت ۱ : https://wisgoon.com/pin/45420341/ )
( پارت ۲ : https://wisgoon.com/pin/45749292/ )
( پارت ۳ : https://wisgoon.com/pin/45912336/ )
( پارت ۴ : https://wisgoon.com/pin/46090772/ )
( پارت ۵ : https://wisgoon.com/pin/46273701/ )
( پارت ۶ : https://wisgoon.com/pin/46298320/ )
( پارت ۷ : https://wisgoon.com/pin/46303916/ )
( پارت ۸ : https://wisgoon.com/pin/46326025/ )
( پارت ۹ : https://wisgoon.com/pin/46414293/ )
( پارت ۱۰ : https://wisgoon.com/pin/46548231/ )
( پارت ۱۱ : https://wisgoon.com/pin/46711948/ )
( پارت ۱۲ : https://wisgoon.com/pin/46848611/ )
( پارت ۱۳ : https://wisgoon.com/pin/46915760/ )
من و دازای رفتیم و نشتیم دازای روش را به من کرد گفت :( چقدر بهت بدم دست از سرم بر می داری؟ ) منم با تعجب بهش نگاه کردم و گفتم:( چی ؟! ) تا قبل از اومدن تو کافه به این فکر میکردم که از دازای پول بگیرم ولی وقتی شنیدم اون زن داشت زیر لب میگفت :( دازای خودش کم بدهی داره تازه رفته بچه ش هم آورده ) ناامید شدم چون دازای حتی پول زندگی خودش هم نداره ... ای کاش بیشتر تحقیق میکردم
همینطور که داشتم فکر میکردم دازای خیلی محکم دستم را گرفت و گفت :( فقط بگو چقدر !) منم دستم را کشیدم عقب و گفتم :( من دخترت هستم چرا میخوای پیشت نباشم ... ) دازای دستش را گزاشت روی سرش و گفت : ( بسه ... ساکت باش ) فکر کنم اینکه خودم را به عنوان بچه ی دازای جا بزنم فکر بدی بود ... اینکه دوستم نداره مشکلی نیست ولی اون پول نداره من میخواستم از اون زندگی بدم فرار کنم ... انگار همه چیز داره بد تر میشه ... گیج شدم نمیدونم باید چیکار کنم ، توی این فکر ها بودم که دیدم دازای یک دفعه دستم را گرفت و کشیدم و سریع به سمت در حرکت کردیم ، دازای در را باز کرد و من را حل داد بیرون و بهم گفت :( خب دیگه خوش گذرانی بسه دیگه میتونی بری ) و در را بست . اولش گیج شده بودم و بدون هیچ فکر کردین در را باز کردم و گفتم :( یعنی چی ؟! ) دازای در را گرفت و گفت :( لذت بردم بعد مدت ها یکم بهم خوش گذشت ... از اول میتونستم همین کار را بکنم ولی خب میخواستم یکم حال کنم در هر حال دیگه میتونی بری ) منم خیلی سریع گفتم :( ولی باید صبر کنیم تا جواب آزمایش بیاد ! من دخترت هستم ) دازای همونطور که داشت در را می بست بهم گفت :( نیاز به جواب نیست تو بچه ی من نیستی ... در هر حال توی گول زدن مردم موفق باشی ) دازای این را گفت و در را بست ... من نمیدونستم باید چیکار کنم پافشاری کردن فایده ای نداشت . شروع کردم به راه رفتن ... خیلی حس بدی داشتم دوباره تنها شده بودم ... همه چیز مثل قبل شده بود تا اینکه یک ایده ی خیلی خفن و بهتر از ایده ی قبلی به ذهنم رسید
( پارت ۱ : https://wisgoon.com/pin/45420341/ )
( پارت ۲ : https://wisgoon.com/pin/45749292/ )
( پارت ۳ : https://wisgoon.com/pin/45912336/ )
( پارت ۴ : https://wisgoon.com/pin/46090772/ )
( پارت ۵ : https://wisgoon.com/pin/46273701/ )
( پارت ۶ : https://wisgoon.com/pin/46298320/ )
( پارت ۷ : https://wisgoon.com/pin/46303916/ )
( پارت ۸ : https://wisgoon.com/pin/46326025/ )
( پارت ۹ : https://wisgoon.com/pin/46414293/ )
( پارت ۱۰ : https://wisgoon.com/pin/46548231/ )
( پارت ۱۱ : https://wisgoon.com/pin/46711948/ )
( پارت ۱۲ : https://wisgoon.com/pin/46848611/ )
( پارت ۱۳ : https://wisgoon.com/pin/46915760/ )
۴۱.۵k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱