دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد

دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد

وقتی تو را بابای من دنیا ندارد

رفتی یتیم بی قرار شهر کوفه

حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد

رفتی برای زینب تو خستگی ماند

دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد

خونت نوشته گوشه محراب مسجد

این کوه طور عاشقی موسی ندارد

دنیا پدر جان تا خود روز قیامت

مانند تو گریه کن زهرا ندارد

رفتی و از این شهر بردی مهربانی

کوفه برای ماندن ما جا ندارد

رفتی خیال دشمن تو گشت راحت

در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد

فکری به حال روزگار دخترت کند

در روزهایی که حرم سقا ندارد
دیدگاه ها (۱)

پروردگارا . معلودا . ای ارحم الراحمینببین دستم خالیست تو که ...

کیست حیدر ؟ ، شورش این سینه هاستکیست حیدر ؟ ، عشق از دیرینه ...

یک عمر دنبال رفیق گشتم ,اما هیچ .....تا اینکه دیشب در « جوشن...

وقتی خبر رسید که مسجد سری شکستدر گوشه ای ز خانه قد دختری شکس...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط