ی غزل

یڪ غزل
مهمان #چشمانت شدم

یڪ جهنم
سوختم من تا ابد ...
دیدگاه ها (۱)

#بهترین معلم دنیا هم ڪه باشم ،چه سود...؟!وقتی نمےتوانم،"دوست...

ڪَوشه ی آغوشتجان میدهد برای ریشه زدنبغلم ڪن و بڪَذار این پیو...

یک نفــر از جنساحــساس تـــــومیخـواهـد دلــــمیــــــــک نـ...

سیب ِ فریب نوش جان ِ آدم اگر چه فقط هوای حوّا به سر داردوفری...

ڪـــــاشمیشد تو را از خیال بیرون ڪشید...ڪمے بوسیدتڪمے بہ چشم...

چشمانت لرزش شعرندومندرسکوت نگاهت غزل می‌چینم...(:مخاطب.خاص.ه...

سوختم در کوچه های بی کسیسنگ قبرم را نمی‌سازد کسیآنقدر زجر کش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط