پارت هشتم

پارت هشتم...!
گل های رز یونسی ...!
بعد از پروازی تقریبا کوتاه هواپیمای حامل دانشجویان وکالت در فرودگاه ججو به زمین می شینه هوای تازه ججو به استقبال اونها میاد همه با خوشحالی سوار اتوبوسی که هتل برایشان گرفته میشوند اتوبوس از میان مناظر طبیعت زیبای ججو به سمت هتل همیلتون حرکت میکند هتل نمای رو به دریا دارد ویو فوق العاده ایی داره ( یاد اهنگ The View استری کیدز افتادم ... یادتونه توی اسکیز کد که رفتن ججو این اهنگ و خوندن و هان لیریک اهنگ و تغییر داد و گفت I like Judge right now خیلی قشنگ بود )
بعد از رسیدن به هتل و تحویل گرفتن کلید اتاق ها از سونبه مینجو دانشجویان به سمت اتاق هاشون میروند چان زودتر کلید اتاق شو میگیره و به اتاق ش رفته سونگمین کلید اتاقش رو میگیره و با کنجکاوی به سمت در اتاق ش حرکت میکنه وقتی سونگمین در اتاق و باز میکنه غافلگیر و خوشحال میشه
سونگمین با چشمای گرد شده و هیجان زده با خوشحالی میگه : چان؟! اینجا چیکار میکنی؟! اتاق مون مشترکه؟! وای چان باورم نمیشه هم اتاقی شدیم خیلی خوشحالم 
چان لبخندی آرام و گرمی میزند : اره خیلی خوبه که هم‌اتاقی شدیم سونگمین
سونگمین با خنده :  واقعا سوپرایز شدم پس قراره خوش بگذره
چان با دیدن سونگمین خیلی خوشحال شده اینکه هر روز از دور میدیدش ولی نمی رفت جلو تا باهاش حرف بزنه ناراحت ش‌ میکرد اینکه نمیتونست تمام قدرت شو‌ جمع کنه و بره نزدیک ش و باهاش حرف بزنه ولی امروز سونگمین باهاش حرف میزنه و مهمتر از این باهااش هم اتاقی شده خیلی باعث ذوق زدگی ش شده اما میخواست جدی رفتار کنه تا ذوق زدگی ش و سونگمین نفهمه
سونگمین کمی مکث میکنه و یادش می افته : راستی ما هنوز شماره هامون رو رد و بدل نکردیم
چان : اه راست میگی
هر دو موبایل هاشون رو بیرون میارن و شماره های همدیگه رو میگیرن بعد از چند لحظه سکوت سونگمین با اشتیاق ادامه میده : ججو واقعا یه جای رویاییه عاشق ساحل شم
چان با خوشحالی تایید میکنه و به منظره دریا از پنجره اتاق نگاه میکنه : دقیقا دریا خیلی قشنگه ( میدونین که چان عاشق دریاس )
چان‌مکث کوتاهی میکند انگار میخواد چیزی به سونگمین بگه اما منصرف میشه دوست داره با سونگمین یه رابطه عمیق ایجاد کنه اما انگار سخت باشه براش اینکار و بکنه یجور جلوی سونگمین دست و پا شو گم میکنه تمام وجودش میخواد سونگمین و بغل بگیره ببوستش اما اون مطمئن نیست
در همین حین صدای در اتاق میاد سونگمین به سمت در میره در و باز میکنه مینجو سونبه اس چان هم‌ میاد پیش شون
مینجو : بچه ها آماده اید ؟ نیم ساعت دیگه راه می افتیم سمت ساحل لباس ساحلی هاتون و بپوشید
بچه ها برای ادامه اش میتونین بهم ایده بدید ...؟!
#Chanmin
#YV
دیدگاه ها (۰)

Stray kids...! 💙˚˙༓࿇༓˙˚˙༓࿇༓˙˚˙༓࿇༓˙˚#Stray_kids#Bang_Chan#Lee...

عالی بود ... هیپ هیپ هوراییی...!Stray kids...! 💙˚˙༓࿇༓˙˚˙༓࿇༓˙...

عجب چقدر زیبا ...!Bang Chan...! 💙🐺˚˙༓࿇༓˙˚˙༓࿇༓˙˚˙༓࿇༓˙˚#Stray_...

Felix...!💙🐥Seungmin...! 💙🐕˚˙༓࿇༓˙˚˙༓࿇༓˙˚˙༓࿇༓˙˚#Stray_kids#Ban...

چند پارتی از چانمین:(وقتی که....)همگی داشتید می‌رفتید به سمت...

پارت ۳۱ات: تو.... خیلی 😡😨جیمین: من چی 😡ات: هیچی.... ترس.... ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط