فیک تهیونگ پارت : ۱۳
Fake taehyong part : 13
دخترا دوتایی به سمت در رفتن از پشت در صدای خنده ی گرفته ی دوتا مرد میومد
مرده یک : هی جیمین مگه بهت نگفتم کیلیدو بیار
مرده دوم : تهیونگ من چ میدونستم میایم عمارت خالیه
(علامت تهیونگ _ علامت جیمین »)
»: هی تهیونگ این کفتشی کیه اینجاس
_: من چه میدونم میگم خیلی وقته اینجا نیومدیم بنظرت اجاره دادنش
»: نه بابا بزار درو باز کنم با ی گیره ای چیزی
ویو دخترا
هی ات میشنوی دان میانا اگه درو باز کنن چی
+: صداس پسره خیلی اشناس
&: پسره رو ول کن من درو باز میکنم
لیان رفت و درو باز کرد
»:اوه چه لیدی زیبایی میشه دعوتمون کنی داخل
لیان که انگار از جیمین خوشش اومده بود دعوتشون کرد داخل
پسرا وارد خونه شدم
ات همینجوری سرش پایین بود که با صدای پسر روبه روش به خودش اومد
ات برگشت سمت لیان وگفت خودشههههههه
تهیونگم همزمان برگشت سمت جیمین گفت خودشههههههه
&: منظورت کیه ات
»:نکنه این تهیونگ مارو میگی
_:جیمین این همون دخترس که گفتم تو کافه دیدمش (اشاره به ات)
»:اها همونی که گفتی ازش خوشت اوم-----
حرف جیمین با سرفه الکی تهیونگ قطع شد
تهیونگ با دستش زد به جیمین
_:خفه شی نمیگم لالی
لیان همینجوری زل زده بود تو صورت جیمین
جیمین شروع کرد لاس زدن با لیان
که ات عصبی شد...............
دخترا دوتایی به سمت در رفتن از پشت در صدای خنده ی گرفته ی دوتا مرد میومد
مرده یک : هی جیمین مگه بهت نگفتم کیلیدو بیار
مرده دوم : تهیونگ من چ میدونستم میایم عمارت خالیه
(علامت تهیونگ _ علامت جیمین »)
»: هی تهیونگ این کفتشی کیه اینجاس
_: من چه میدونم میگم خیلی وقته اینجا نیومدیم بنظرت اجاره دادنش
»: نه بابا بزار درو باز کنم با ی گیره ای چیزی
ویو دخترا
هی ات میشنوی دان میانا اگه درو باز کنن چی
+: صداس پسره خیلی اشناس
&: پسره رو ول کن من درو باز میکنم
لیان رفت و درو باز کرد
»:اوه چه لیدی زیبایی میشه دعوتمون کنی داخل
لیان که انگار از جیمین خوشش اومده بود دعوتشون کرد داخل
پسرا وارد خونه شدم
ات همینجوری سرش پایین بود که با صدای پسر روبه روش به خودش اومد
ات برگشت سمت لیان وگفت خودشههههههه
تهیونگم همزمان برگشت سمت جیمین گفت خودشههههههه
&: منظورت کیه ات
»:نکنه این تهیونگ مارو میگی
_:جیمین این همون دخترس که گفتم تو کافه دیدمش (اشاره به ات)
»:اها همونی که گفتی ازش خوشت اوم-----
حرف جیمین با سرفه الکی تهیونگ قطع شد
تهیونگ با دستش زد به جیمین
_:خفه شی نمیگم لالی
لیان همینجوری زل زده بود تو صورت جیمین
جیمین شروع کرد لاس زدن با لیان
که ات عصبی شد...............
۶.۳k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.