این چه حالی ست که چشمم به تو تا می افتد
این چه حالی ست که چشمم به تو تا می افتد
زندگی از نفس و از تک و تا می افتد
ای بهاری تر از احوال خوش فروردین!
شور و حال تو هم از حال و هوا می افتد
گفته باشم که در آغوش بتان تنگ مپیچ
ای مسلمان!! گذرت سمت خدا می افتد
باد در موی تو می پیچد و زیباست اگر
برگ می ریزد و از شاخه جدا می افتد
مثل خورشیدی و تقصیر نداری از لطف
چشمهای تو به هر بی سروپا می افتد
هر کسی سهم خودش را ز خوشی ها برداشت
درد مانده ست که در دامن ما می افتد
برو اما به همین جاده یادت باشد
گذرت باز به بیراهه ما می افتد
زندگی از نفس و از تک و تا می افتد
ای بهاری تر از احوال خوش فروردین!
شور و حال تو هم از حال و هوا می افتد
گفته باشم که در آغوش بتان تنگ مپیچ
ای مسلمان!! گذرت سمت خدا می افتد
باد در موی تو می پیچد و زیباست اگر
برگ می ریزد و از شاخه جدا می افتد
مثل خورشیدی و تقصیر نداری از لطف
چشمهای تو به هر بی سروپا می افتد
هر کسی سهم خودش را ز خوشی ها برداشت
درد مانده ست که در دامن ما می افتد
برو اما به همین جاده یادت باشد
گذرت باز به بیراهه ما می افتد
- ۸۱۵
- ۱۵ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط