شهنوازی کن نگارا ساز میخواهم چکار

شهنوازی کن نگارا، ساز میخواهم چکار؟
من که ایمان داشتم اعجاز میخواهم چکار؟

تا صدایت گوش هایم را نوازش میکند،
تار و سنتور و نی و آواز میخواهم چکار؟

تخت جمشید قشنگی هست در چشمان تو
تا تورا دارم دگر شیراز میخواهم چکار؟

تکیه گاه من تو باشی، من خودم یک ارتشم
قدرتم کافیست... نه... سرباز میخواهم چکار؟

باغ سرسبز و تو و آواز بلبل، بوی گل...
این زمین زیباست... پس پرواز میخواهم چکار؟

گرچه دیگر هیچ چیزی مثل دیروزش نبود
این غزل را فرصت آغاز میخواهم چکار؟
دیدگاه ها (۱)

عاشق نشدی حالادیوانه چراگوییدرشعله نجنبید پروانه چراگویییک س...

عاشق نشدی حالادیوانه چراگوییدرشعله نجنبید پروانه چراگویییک س...

H Hفرق دارد بشکند, تاسنگ بشکاند دلیمثل وقتی بشکفد,یاتیغ بشکا...

ترسم این است نیایی نفسم تنگ شودنقش رویایی تو هی کم و کم رنگ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط