بغلم کردی و گفتی که دلم غم دارد
بغلم کردی و گفتی که دلم غم دارد
باورت هست که این عشق تو را کم دارد
طرح چشمان تو یک معجزه دارد زیرا
بر سر هر مژهات حالت شبنم دارد
تو به یک تیر نگاهی ندهی دل اما
شکل چشمان تو یک لذت مبهم دارد
بس که دوری زبرم یکسره کارم گریه است
گوییا از غم تو شور محرم دارد
عشق تو نقطه ی آغاز همه ویرانی است
این خرابی مرا زلزله ی بم دارد
من به یک جرعه از آن جام تهی خود مستم
که سرانجام مرا عشق تو با هم دارد
بوسه هرگز نشود مایه ی آرامش من
بغلم کن دلم بی تو بسی غم دارد
باورت هست که این عشق تو را کم دارد
طرح چشمان تو یک معجزه دارد زیرا
بر سر هر مژهات حالت شبنم دارد
تو به یک تیر نگاهی ندهی دل اما
شکل چشمان تو یک لذت مبهم دارد
بس که دوری زبرم یکسره کارم گریه است
گوییا از غم تو شور محرم دارد
عشق تو نقطه ی آغاز همه ویرانی است
این خرابی مرا زلزله ی بم دارد
من به یک جرعه از آن جام تهی خود مستم
که سرانجام مرا عشق تو با هم دارد
بوسه هرگز نشود مایه ی آرامش من
بغلم کن دلم بی تو بسی غم دارد
۱.۱k
۰۷ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.