آن را که غمی

آن را که غمی
چون غم من نیست چه داند

کز شوق
توأم دیده چه شب می‌گذراند
#سعدی
دیدگاه ها (۳)

‏به صحرا بنگروم صحرا تِ وینوم ....

در تهِ یک پیرهن، چون بوی گل با برگ گلهم ز یکدیگر جدا افتاده ...

گر چه با اشک قشنگند ولی گریه نکندلِ چشمان تو باید دل دریا با...

اگر بی‌من خوشی یارا به صد دامم چه می‌بندیوگر ما را...

غم مرگ پدر کوچک غمی نیست. جگر می سوزدو درد کمی نیست. پدر زیب...

🌱🍒چون می گذرد، غمی نیست🌱🍒#believeme

خب بله عزیزم 🙆چون می پنداریم غمی نیست🤷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط