تو متعلق به منی

تو متعلق به منی
پارت ۹
ویو یونا
پدر همراه پدر همون پسره وارد اتاق کارش شدن منم از ابن فرصت استفاده کردم و نزدیک پسره شدم و گفتم
یونا: آا سلام من کانگ یونا هستم میتونم اسمت رو بپرسم؟؟
پسره:سلام اسم من پارک جیمین(جدی و کمی سرد)
از این لحنش جا خوردم فکر میکردم آدم خونگرمی باشه ولی سخت در اشتباه بودم
همینجوری داشتم فکر میکردم که پدر همراه پدر جیمین وارد سالن شدن و پیش ما نشستن و پدر رو به من و جیمین گفت
پدر:بچه ها ما یک تصمیمی گرفتیم
من میخوام یونا دخترم رو جانشین خودم کنم ولی چون یونا تنهایی از پسش بر نمیاد میخوام یونا و جیمین باهم ازدواج کنید من به حرف پدر واکنشی نشون ندادم چون از قبل میدونستم ولی جیمین انگار خیلی تعجب کرده بود چون از قیافش میشد فهمید
برای همین پدرش گفت(بچه ها علامت پدر جیمین پ.ج)
پ.ج:پسرم جیمین توهم باید کم کم جانشین من میشدی فرصت بهتر از این اگه با یونا ازدواج کنی میتونی حتی از اون دشمنت شوگا هم جلو بزنی
جیمین تا خواست حرفی بزنه یهو صدای زنگ بلند شد
رو به پدر گفتم:پدر مگه مهمون ها همه نیومده اند
پدر با حالتی تعجب گفت
پدر:چرا همه اومدن یعنی این کیه؟؟!!
همه باهم بلند شدیم و به سمت در رفتیم و آجوما در رو باز کرد و با دیدن فردی که دارد خونه شد پدر همراه پدر جیمین و خود جیمین بدجور عصبی‌ شده بودن تا اینکه

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۱)

والیبالی ها تو کامنتا اعلام حضور کنن😍

بچه ها خیلیییی ممنون از حمایت‌ های قشنگتون واقعا برای ادامه ...

اسلاید دوم قیافه و استایل همون پسره(جیمین)

کوکباسدی به پدر و مادرناتنی و خواهر ناتینیم گفتم _من تازه از...

پدر خوانده پارت۵کوکفوری دست جیمین رو گرفتم و از خونه زدیم بی...

نام فیک:عشق مخفیPart: 2ویو جیمین*وایییی چقد دختر رو مخه سه س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط