من دلم رفت برای قبـاد
من دلم رفت برای قبـاد
اونجاهایی که هرکاری از دستش بر میومد کرد که شهرزادو به دست بیاره
من دلم برای قباد تمام مدت هایی که به اون اتاق تنهاییاش پناه میبرد و مست میکرد آتیش گرفت
من دلم برای قباد اونجایی که شهرزادو خواست تو خونهی خودش ببینه اما نه به عنوان زنش سوخت
من دلم برای قباد اونجایی که گفت سر جون زن و بچم قمار نمیکنم رفت
من دلم میخواست قباد بودم
یه شهرزاد داشتم که بگه نمیتونم ببینم یه بلایی سرتو و امید میارن قباد
من دلم میخواست قباد بودم تا شهرزاد لحظه مرگم قصهی هزار و یک شب بخونه و نوید آسودگی بده
بعد به امید اینکه عشق دروغ نمیگه چشامو ببندم ...
اما دلم برای نرسیدن دستای قباد به اشکای گونهی شهرزاد میتونه تا ابــد بگیره...
اونجاهایی که هرکاری از دستش بر میومد کرد که شهرزادو به دست بیاره
من دلم برای قباد تمام مدت هایی که به اون اتاق تنهاییاش پناه میبرد و مست میکرد آتیش گرفت
من دلم برای قباد اونجایی که شهرزادو خواست تو خونهی خودش ببینه اما نه به عنوان زنش سوخت
من دلم برای قباد اونجایی که گفت سر جون زن و بچم قمار نمیکنم رفت
من دلم میخواست قباد بودم
یه شهرزاد داشتم که بگه نمیتونم ببینم یه بلایی سرتو و امید میارن قباد
من دلم میخواست قباد بودم تا شهرزاد لحظه مرگم قصهی هزار و یک شب بخونه و نوید آسودگی بده
بعد به امید اینکه عشق دروغ نمیگه چشامو ببندم ...
اما دلم برای نرسیدن دستای قباد به اشکای گونهی شهرزاد میتونه تا ابــد بگیره...
۲.۷k
۲۱ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.