بعضی ها برایمان یک فنجان قهوه داغند
بعضی ها برایمان یک فنجان قهوه داغند ...
که در شبی برفی ...
در مسافرخانه ای بین راه ...
سر می کشیم ...
بعضی ها کبریتی روشن اند ...
تا تاریکی هایمان را ...
لحظه ای ...
فقط لحظه ای آتش بزنند ...
بعضی ها اما ...
تنها قطره ای اشکند ...
در چشمانمان حلقه می زنند ...
تا می اُفتند ...
روی گونه های من ...
حالا سر می خوری ...
و میرسی به لبهایم ...
بعضی آدم ها ، چقدر تلخند ...
که در شبی برفی ...
در مسافرخانه ای بین راه ...
سر می کشیم ...
بعضی ها کبریتی روشن اند ...
تا تاریکی هایمان را ...
لحظه ای ...
فقط لحظه ای آتش بزنند ...
بعضی ها اما ...
تنها قطره ای اشکند ...
در چشمانمان حلقه می زنند ...
تا می اُفتند ...
روی گونه های من ...
حالا سر می خوری ...
و میرسی به لبهایم ...
بعضی آدم ها ، چقدر تلخند ...
- ۱.۱k
- ۱۱ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط