قسمت ویژه فراماسونری تنها و فقط تنها در پیج ما
قسمت ویژه #فراماسونری تنها و فقط تنها در پیج ما
ویدیو این قسمت در کانال تلگرام ما
#استر و مُردخای #یهودی
بذارید یکم بیام عقب تر وشتی همسر خشایارشاه بود و ملکه ایران و ایرانیها تو زمان خودشون
طبق عادت شاهانه ، همیشه و هر ساله جشنهایی در دربار برگزار میشد. یکی از این جشنها سالگرد پادشاهی و تاجگذاری بود. خشایارشاه تمام بزرگان مملکت را برای حضور در این جشن به یکی از قصرهای خود در شوش دعوت کرده میکنه. این جشنها همواره با شراب و میگساری و ملاعبه با زنان و کنیزان همراه بود.
در حین برگذاری این جشن خشایارشاه از غیبت همسر خود ،ملکه وشتی، مطلع شد و پس از جویا شدن علت ،خواستار حضور وی در مراسم شد.
پس از مطلع کردن وشتی از امر خشایارشا، وشتی بدلیل اینکه این جشن با زیاده روی و بدمستی مردان همراه بود و در این وضعیت به زنان بی حرمتی میشود بطوری که زنان بازیچه دست مردان قرار میگرفتند، از حضور در این جشن امتناع کرد.
خبر به گوش شاه رسید. مست و خشمگین با مشاورنش صحبت کرد و مشاورنش هم به او هشدار دادند که این امر ممکن است باعث عادت شود و زنان دیگر هم یاد بگیرند و از مردان تمکین نکنند و در اینصورت اقتدار مردان خدشه دار میشود.
شاه در همان حالت مستی تصمیم به جدایی از ملکه وشتی میگیرد و اونا از قصر اخراج میکنند و به قولی طلاق میده و خبر ان را به سرتاسر کشور میرسانند.
و ملکه وشتی برای حفظ پاکدامنی خود از این مقام عزل میشود.
قصر و دربار خشایارشاه بدون ملکه مانده بود. شاه هم پس از چند روز از این کار پشیمان شد و خواستار بازگشت وشتی شد اما دیگر دیر بود.
مشاوران پیشنهاد دادند که اجازه بدهد تا از سرتاسر کشور زیباترین دختران رو بیاورند تا شاه ، ملکه را انتخاب کند.شاه میپذیرد.
جالبه بدونید از ۱۲۷ ایالات ایران دختران رو میاوردند که در بین اینها دختری یهودی بنام هدسه (به او استر هم میگفتن) که با عموی خودش ،مُردخای، زندگی میکرد ، دیده میشد.
استر بسیار زیبا و خوشرو بود
استر که یهودی بودن خود را پنهان کرده بود با کمک راهنمایی های مردخای مورد پسند شاه قرار گرفته و ملکه میشه
استر که هم اکنون ملکه شده بود ،راه ورود مردخای به دربار را باز میکند.
خشایارشاه مشاوری داشت بنام “هامان” که در این ضمن به رئیس الوزرایی شاه ارتقا سمت پیدا میکند. هامان از همه درخواست میکند که در برابر او تعظیم کنند. همه اطلاعت میکنند بجز مردخای. از او دلیل را میپرسند و او جواب میدهد : من یهودی هستم و از شما ایرانیان برتر هستم نمیتوانم به شما تعظیم کنم.
هامان خشمگین شد و دستور داد که علاوه بر مردخای تمام یهودیان را بکشید.
دستور صادر شده و به مهر خشایارشا هم میرسد .
استر از این مسئله باخبر میشود و یهودی بودن خودش رو فاش کرده، از خشایارشاه درخواست میکنه که مردخای را نکشند.
شاه درخواست رو قبول میکنه ولی درخواست جلوگیری از کشتار یهودیان را بخاطر اینکه دستور با مهر پادشاه رسیده ،اجابت نمیشود. در عوض پیشنهاد میکنه که هر دستوری خواستید بنفع یهودیان صادر و بمهر پادشاهی برسانید.
تو شب دوازده فروردین تو عالم مستی
مردخای هم دستور دفاع از یهودیان و کشتار مخالفان یهود و همچنین تصاحب اموال انها را میدهد.
که تو.همون حال مهر شاه رو هم میگیره
یه جورایی میشه هولوکاست ایرانی:
کشتار ایرانیان اغاز میشه و ۱۰ پسر هامان را هم میکشند(روز ۱۲ ماه فروردین).استر به نزد خشایارشاه میاید و از او میخواهد که یک روز دیگر به اونها مهلت بده تا اجساد ۱۰ پسر هامان را بدار بیاویزند. شاه میپذیرد. اما نمیدونست که با این کار اونا تو روز سیزدهم فروردین
در طی ادامه این کشتار،۷۷۰۰۰(هفتاد و هفت هزار) ایرانی در خانه هایشان بدست یهودیان قتل عام میشوند.
یعنی ۱۵قوم ایرانی رو به خاک و خون میکشن به طوری که تو کتاب خود استر میگه سیلی از خون در ایران بوجود امد
پس از کشته شدن هامان، مردخای وزیر خشایارشاه میشه
اما پس از چندی متوجه اشتباه خودش میشه و باز با مشورت وزیران ایرانیش مردخای یهودی و استر رو اعدام میکنه
واسه همین دلیل ایرانی ها از اون سال به بعد ۱۳ فروردین هر سال از خانه هاشون بیرون میرفتن از ترس اینکه کسی نیاد تو خونشون و اونار قتل عام کنه و کم کم تبدیل میشه به یک رسم و الان دیگه بهش میگن سیزده به در که هرسال میرید بیرون جوجه میزنید به بدن اما شاید نمیدونی روزی اقوام تو از ترس فرار میکردند
قبر استر و مردخای یهودی جالبه بدونید تو همین ایران و در همدان به خاک سپرده شدن از همه عجیب تر واسه من اینه که این دو نفری که باعث شدن۷۷هزار ایرانی کشته بشن و۱۵ خاندان از اقوام ایرانی قتل عام بشن الان به عنوان زیارتگاهه یهودیان داره عبادت میشه تو همین ایران خودتون
حتی سر در این مقبره زدن زیارتگاه که عکسشم زدم ببینید
اسرییل اعلام کرده مردخای یهودی پیامبر
ویدیو این قسمت در کانال تلگرام ما
#استر و مُردخای #یهودی
بذارید یکم بیام عقب تر وشتی همسر خشایارشاه بود و ملکه ایران و ایرانیها تو زمان خودشون
طبق عادت شاهانه ، همیشه و هر ساله جشنهایی در دربار برگزار میشد. یکی از این جشنها سالگرد پادشاهی و تاجگذاری بود. خشایارشاه تمام بزرگان مملکت را برای حضور در این جشن به یکی از قصرهای خود در شوش دعوت کرده میکنه. این جشنها همواره با شراب و میگساری و ملاعبه با زنان و کنیزان همراه بود.
در حین برگذاری این جشن خشایارشاه از غیبت همسر خود ،ملکه وشتی، مطلع شد و پس از جویا شدن علت ،خواستار حضور وی در مراسم شد.
پس از مطلع کردن وشتی از امر خشایارشا، وشتی بدلیل اینکه این جشن با زیاده روی و بدمستی مردان همراه بود و در این وضعیت به زنان بی حرمتی میشود بطوری که زنان بازیچه دست مردان قرار میگرفتند، از حضور در این جشن امتناع کرد.
خبر به گوش شاه رسید. مست و خشمگین با مشاورنش صحبت کرد و مشاورنش هم به او هشدار دادند که این امر ممکن است باعث عادت شود و زنان دیگر هم یاد بگیرند و از مردان تمکین نکنند و در اینصورت اقتدار مردان خدشه دار میشود.
شاه در همان حالت مستی تصمیم به جدایی از ملکه وشتی میگیرد و اونا از قصر اخراج میکنند و به قولی طلاق میده و خبر ان را به سرتاسر کشور میرسانند.
و ملکه وشتی برای حفظ پاکدامنی خود از این مقام عزل میشود.
قصر و دربار خشایارشاه بدون ملکه مانده بود. شاه هم پس از چند روز از این کار پشیمان شد و خواستار بازگشت وشتی شد اما دیگر دیر بود.
مشاوران پیشنهاد دادند که اجازه بدهد تا از سرتاسر کشور زیباترین دختران رو بیاورند تا شاه ، ملکه را انتخاب کند.شاه میپذیرد.
جالبه بدونید از ۱۲۷ ایالات ایران دختران رو میاوردند که در بین اینها دختری یهودی بنام هدسه (به او استر هم میگفتن) که با عموی خودش ،مُردخای، زندگی میکرد ، دیده میشد.
استر بسیار زیبا و خوشرو بود
استر که یهودی بودن خود را پنهان کرده بود با کمک راهنمایی های مردخای مورد پسند شاه قرار گرفته و ملکه میشه
استر که هم اکنون ملکه شده بود ،راه ورود مردخای به دربار را باز میکند.
خشایارشاه مشاوری داشت بنام “هامان” که در این ضمن به رئیس الوزرایی شاه ارتقا سمت پیدا میکند. هامان از همه درخواست میکند که در برابر او تعظیم کنند. همه اطلاعت میکنند بجز مردخای. از او دلیل را میپرسند و او جواب میدهد : من یهودی هستم و از شما ایرانیان برتر هستم نمیتوانم به شما تعظیم کنم.
هامان خشمگین شد و دستور داد که علاوه بر مردخای تمام یهودیان را بکشید.
دستور صادر شده و به مهر خشایارشا هم میرسد .
استر از این مسئله باخبر میشود و یهودی بودن خودش رو فاش کرده، از خشایارشاه درخواست میکنه که مردخای را نکشند.
شاه درخواست رو قبول میکنه ولی درخواست جلوگیری از کشتار یهودیان را بخاطر اینکه دستور با مهر پادشاه رسیده ،اجابت نمیشود. در عوض پیشنهاد میکنه که هر دستوری خواستید بنفع یهودیان صادر و بمهر پادشاهی برسانید.
تو شب دوازده فروردین تو عالم مستی
مردخای هم دستور دفاع از یهودیان و کشتار مخالفان یهود و همچنین تصاحب اموال انها را میدهد.
که تو.همون حال مهر شاه رو هم میگیره
یه جورایی میشه هولوکاست ایرانی:
کشتار ایرانیان اغاز میشه و ۱۰ پسر هامان را هم میکشند(روز ۱۲ ماه فروردین).استر به نزد خشایارشاه میاید و از او میخواهد که یک روز دیگر به اونها مهلت بده تا اجساد ۱۰ پسر هامان را بدار بیاویزند. شاه میپذیرد. اما نمیدونست که با این کار اونا تو روز سیزدهم فروردین
در طی ادامه این کشتار،۷۷۰۰۰(هفتاد و هفت هزار) ایرانی در خانه هایشان بدست یهودیان قتل عام میشوند.
یعنی ۱۵قوم ایرانی رو به خاک و خون میکشن به طوری که تو کتاب خود استر میگه سیلی از خون در ایران بوجود امد
پس از کشته شدن هامان، مردخای وزیر خشایارشاه میشه
اما پس از چندی متوجه اشتباه خودش میشه و باز با مشورت وزیران ایرانیش مردخای یهودی و استر رو اعدام میکنه
واسه همین دلیل ایرانی ها از اون سال به بعد ۱۳ فروردین هر سال از خانه هاشون بیرون میرفتن از ترس اینکه کسی نیاد تو خونشون و اونار قتل عام کنه و کم کم تبدیل میشه به یک رسم و الان دیگه بهش میگن سیزده به در که هرسال میرید بیرون جوجه میزنید به بدن اما شاید نمیدونی روزی اقوام تو از ترس فرار میکردند
قبر استر و مردخای یهودی جالبه بدونید تو همین ایران و در همدان به خاک سپرده شدن از همه عجیب تر واسه من اینه که این دو نفری که باعث شدن۷۷هزار ایرانی کشته بشن و۱۵ خاندان از اقوام ایرانی قتل عام بشن الان به عنوان زیارتگاهه یهودیان داره عبادت میشه تو همین ایران خودتون
حتی سر در این مقبره زدن زیارتگاه که عکسشم زدم ببینید
اسرییل اعلام کرده مردخای یهودی پیامبر
۲۲.۸k
۱۳ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.