حکایت

#حکایت

"ابن هرمه" به نزد منصور(خلیفه عباسی) آمد،
منصور وی را عزیز داشت و تکریم کرد
و پرسید؛ چیزی از من بخواه!
گفت؛ به کارگزارت در مدینه بنویس که
هر گاه مرا مست گرفتند، مرا حد نزنند!
منصور گفت؛ "ابطال حدود" را راهی نیست،
چیز دیگری بخواه و اصرار کرد.
اما ابن هرمه بیشتر اصرار کرد!
سرانجام منصور گفت به کارگزار مدینه بنویسند؛
هر گاه "ابن هرمه" را مست نزد تو آورند،
وی را هشتاد تازیانه زن،
و آورنده اش را صد تازیانه!!
از آن پس ابن هرمه مست در کوچه ها میرفت
و کسی معترضش نمی شد!

حالا شده حکایت اختلاسگرا و مفسدین اقتصادی و
نمایندگان و مسئولینی که بر ملا کننده اش را مجازات میکنند!
دیدگاه ها (۱)

ت ک✴ ️ یکشنبه 👈 2 دی ماه ۹۷👈 23 دسامبر ۲۰۱۸ 👈 15ربیع ...

دیشب شب یلدا بود، همون مردمی که در آمار غربی‌ها بعد از عراق ...

سعید طوسی رو که یادتونه گفت «اگه من محکوم بشم، صد نفر رو با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط