بچه که بودم
بچه که بودم
بهار با کفشهای نو
تق تق کنان از راه می رسید،
شمعدانی های خانه سرخاب می زدند
و عشق آغاز می شد...
بچه که بودم
بهار هر روز با چادر گل گلی مهمان خانه می شد...
بزرگتر که شدم
نه کفشهای نو، نه شمعدانی ها و نه هیچ مهمانی
بهار را به خانه نیاورد
بهار فقط فصلی شد
که نبودت را تحویل گرفتم!!
#صفا_سلدوزی
بهار با کفشهای نو
تق تق کنان از راه می رسید،
شمعدانی های خانه سرخاب می زدند
و عشق آغاز می شد...
بچه که بودم
بهار هر روز با چادر گل گلی مهمان خانه می شد...
بزرگتر که شدم
نه کفشهای نو، نه شمعدانی ها و نه هیچ مهمانی
بهار را به خانه نیاورد
بهار فقط فصلی شد
که نبودت را تحویل گرفتم!!
#صفا_سلدوزی
- ۵۶۵
- ۰۳ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط