chand Party

chand Party:

ماریا:هعی بازم یه روز خسته کننده ی دیگه سلام من ماریام و ۱۴ سالمه از وقتی هم که برادرم جیهوپ آیدل شد من خیلی دوست داشتم آیدل بشم مثل جیهوپ اما خوب به قول خانوادم باید هنوز درس بخونم
رفتم سرویس و بعد از انجام دادن کارهام اومدم بیرون. و شروع کردم به پوشیدن لباسم و موهام رو بالا بستم من ادمی نبودم که آرایش کنم و تنها چیزی هم که دارم خودمم و یه ضدآفتاب و تینت داشتم آماده میشدم که باز صدای مامانم در اومد

دایون: ماریااا بیا دیگه دیر شددد(داد که صداش برسه)
ماریا:اومدممم(داد)

ماریا: رفتم پایین و مثل هرروز بدون خوردن چیزی میرم مدرسه

پرش به وقتی که میرسه مدرسه:
ماریا: وقتی وارد مدرسه شدم با دختر های هرزه ای روبرو شدم که مثل هرروز کلی ارایش کرده بودن که شاید یه پسر بیاد بهشون پیشنهاد بده واقعا نمیفهمم مردم چقدر بیکارن که این همه ارایش میکنن
داشتم با خودم حرف میزدم که دیدم یکی پرید روم ولی خدا رو شکر نیوفتادم و دیگه فهمیده بودم کیه ماری!

ماریا:وحشیی
ماری:چته اول صبحی پنجول میندازیییی
ماریا: زهر مار تو پریدی رو من
ماری: ایش حالا هر چی بیخیال خوب خوب چطوری جیگر
ماریا:باز لاس زد چیشده؟
ماری: (خنده) هیچی فقط امتحان ریاضی داریم محض اطلاع
ماریا: چیییی یعنی چییی؟ کی گفتتت؟
ماری: دیروز همین که زنگ خورد تو دویدی رفتی تا خواستم بهت بگم دیدم رفتی
ماریا:واییییییی
دیدگاه ها (۳)

Chand Party:ماری: الکی نق نزن خودت هم میدونی قراره امتحان رو...

chand Party:ویو جیهوپ: امروز قرار بود با اعضا بریم یکم بیرون...

سلام یه چند پارای دیگه تو راهه در مورد اینه که ماریا یه دختر...

من این همه وقت گذاشتم برای پیجم روز اول با ذوق فیک مینوشتم و...

نفرین شیرین. پارت 1

فیک مافیای سیاه من part 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط