فیک جیمین
فیک جیمین
یک اتفاق پارت ۳
+:رفتم لباسمو عوض کردم رفتم پایین، من اومدم
(لباس اسلاید بعد)
×:بیا توضیح بده
+:ایش باشه خب (توضیح داد)
×:یعنی تا الان خرید بودی هااا
+:اره
#:ولی خیلی خوب شد کمیسر این پرونده جیمینه
+:اره منم نگران بودم با خودم دعا میکردم که مثل کمیسر های قبل بد اخلاق و رومخ نباشه
_:بد اخلاق و رومخ
+:اره کمیسر پرونده قبلی خیلی رومخ بود ولی خدا رو شکر تو اینجوری نیستی
_:خوبه
♡:حالا اینارو ول کنید یونا شام خوردی
+:اره بیرون خوردم شما چی
_:ماهم خوردیم
+:راستی براتون وسایل خریدم
♡:مرسی
_:مرسی خانم کوچولو
÷:مرسی یونا
+:خواهش حلا بریم بخوابیم
_:اره من میرم میخوابم
+: اتاق منو جیمین و اتاق کارم طبقه بالاست و اتاق بقیه پایین و اتاق جیمین کنار اتاق منه
راوی ویو: همه خوابیدن
صبح
+:صبح بیدار شدم رفتم دوش گرفتم و لباس پوشیدم که برم سرکار و رفتم پایین (لباس اسلاید ۳)
جیمین ویو :بیدار شدم دوش گرفتم و لباس پوشیدم رفتم پایین برا صبحونه
+: از اتاق اومدم بیرون که خوردم به یکی ؛ اه مگه کوری
_: ببخشید ولی تو خوردی بهم (چسبوندش به دیوار )
+:جیمینا ببخشید ولی کن
_:باشه ایش صبح بخیر
+:صبح بخیر بیا بریم صبحونه بخوریم
_: اهوم
رفتن پایین
#:صبح بخیر خوابالو ها
+:من خوابالو نیستم
#:باشه حالا بیاین صبحونه
و همه صبحونه خوردن
+:خب جیمین باید داخل دادستانی باهم رسمی باشیم فهمیدی کمیسر
_:فهمیدم دادستان
+:بریم
_:اهوم
#:بای
راوی ویو :خب یونا جیمین رفتن پارکینگ و با اسرار یونا با ماشین یونا رفتن (ماشین اسلاید ۴)
+:باید بریم آرشیو با وکیل خانوادگي آقای لی به مکان قتل بریم
_:اهوم
راوی ویو : و دیگه حرفی نزدن و رسیدن آرشیو
+:بریم کمیسر
_: بله دادستان
رفتن داخل
(علامت خانم سونگ &)
&:سلام دادستان یونا
+:سلام خانم سونگ
_:سلام
&:بفرماید داخل اتاق
+:باشه
رفتن داخل
&: دادستان. بید تا الان فهمیده باشید که آقای لی
هم تصادف کردن چند ماه پیش و تا امروز که ماشین و چک کردیم فهمیدیم که علت تصادف ترمز بوده که دست کاری شده بوده و از مدارک معلومه قاتل یک نفره و باید به تصادف هم رسیدگی کنیم
+:اهوم باید به اینم رسیدگی کنیم
_ ببخشید اما خانم سونگ کی هستن (آروم تو گوش یونا)
خ
م.
ا
ر
ی
تا پارت بعد خدافظ
شرط : ۱۱ لایک ۸کامنت
زود برسونید تا پارت بعد بزارم
یک اتفاق پارت ۳
+:رفتم لباسمو عوض کردم رفتم پایین، من اومدم
(لباس اسلاید بعد)
×:بیا توضیح بده
+:ایش باشه خب (توضیح داد)
×:یعنی تا الان خرید بودی هااا
+:اره
#:ولی خیلی خوب شد کمیسر این پرونده جیمینه
+:اره منم نگران بودم با خودم دعا میکردم که مثل کمیسر های قبل بد اخلاق و رومخ نباشه
_:بد اخلاق و رومخ
+:اره کمیسر پرونده قبلی خیلی رومخ بود ولی خدا رو شکر تو اینجوری نیستی
_:خوبه
♡:حالا اینارو ول کنید یونا شام خوردی
+:اره بیرون خوردم شما چی
_:ماهم خوردیم
+:راستی براتون وسایل خریدم
♡:مرسی
_:مرسی خانم کوچولو
÷:مرسی یونا
+:خواهش حلا بریم بخوابیم
_:اره من میرم میخوابم
+: اتاق منو جیمین و اتاق کارم طبقه بالاست و اتاق بقیه پایین و اتاق جیمین کنار اتاق منه
راوی ویو: همه خوابیدن
صبح
+:صبح بیدار شدم رفتم دوش گرفتم و لباس پوشیدم که برم سرکار و رفتم پایین (لباس اسلاید ۳)
جیمین ویو :بیدار شدم دوش گرفتم و لباس پوشیدم رفتم پایین برا صبحونه
+: از اتاق اومدم بیرون که خوردم به یکی ؛ اه مگه کوری
_: ببخشید ولی تو خوردی بهم (چسبوندش به دیوار )
+:جیمینا ببخشید ولی کن
_:باشه ایش صبح بخیر
+:صبح بخیر بیا بریم صبحونه بخوریم
_: اهوم
رفتن پایین
#:صبح بخیر خوابالو ها
+:من خوابالو نیستم
#:باشه حالا بیاین صبحونه
و همه صبحونه خوردن
+:خب جیمین باید داخل دادستانی باهم رسمی باشیم فهمیدی کمیسر
_:فهمیدم دادستان
+:بریم
_:اهوم
#:بای
راوی ویو :خب یونا جیمین رفتن پارکینگ و با اسرار یونا با ماشین یونا رفتن (ماشین اسلاید ۴)
+:باید بریم آرشیو با وکیل خانوادگي آقای لی به مکان قتل بریم
_:اهوم
راوی ویو : و دیگه حرفی نزدن و رسیدن آرشیو
+:بریم کمیسر
_: بله دادستان
رفتن داخل
(علامت خانم سونگ &)
&:سلام دادستان یونا
+:سلام خانم سونگ
_:سلام
&:بفرماید داخل اتاق
+:باشه
رفتن داخل
&: دادستان. بید تا الان فهمیده باشید که آقای لی
هم تصادف کردن چند ماه پیش و تا امروز که ماشین و چک کردیم فهمیدیم که علت تصادف ترمز بوده که دست کاری شده بوده و از مدارک معلومه قاتل یک نفره و باید به تصادف هم رسیدگی کنیم
+:اهوم باید به اینم رسیدگی کنیم
_ ببخشید اما خانم سونگ کی هستن (آروم تو گوش یونا)
خ
م.
ا
ر
ی
تا پارت بعد خدافظ
شرط : ۱۱ لایک ۸کامنت
زود برسونید تا پارت بعد بزارم
۶.۶k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.