معمول نبود ا آنقدر برام دست نافتن بود ه در چشمم خ

معمولى نبود ! يا آنقدر برايم دست نيافتنى بود كه در چشمم خاص‌ترين آدم روى زمين مى‌آمد...كاش خاصيت عشق تغيير می‌كرد و عام را به خاص تبديل نمی‌كرد ، تا كمتر حسرت و دلتنگى ثانيه‌هاى زندگى‌مان را به آتش مى‌كشيد!

👌🏻🥀🥀🥀😊
دیدگاه ها (۱)

دلم تنگ است وحالم را فقط پاییز می فهمدمنم آن شاخه یِ خشکیکه ...

من معتقدم که :ناراحت کردن یه آدم مثل پرت کردن یه تیر به آسمو...

هیچ چیز مثل سابق نیستآدم ها دیر می آیند ، زود می روندعاشق بد...

بعد از انتظارهای طولانی ، بعد از دلتنگی‌های مدام و عمیق...آد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط