خود مرا ننشانید در کنار خودم
خود مرا ننشانید در کنار خودم
مرا که شاکیم از قلب داغدار خودم
قرار شد به کسی غیر خود نبندم دل
و اعتراف : نماندم سر قرار خودم
خودم علیه خودم داد یک شهادت و بعد
خودم به رای خودم کرد سنگسار خودم
و شهر فاتحه ام را اگر چه می خواند
خودم نیامده حتی سر مزار خودم
تمام معجزه هایم برای قومم بود
کرامتی که نیامد ولی به کار خودم
خودم که رفت ،خودش گفت باز میگردد
نشسته ام لب ساحل در انتظار خودم
تمام شد غزل اما نگفتم از چشمش ...
خودم فدای نگاه نجیب یار خودم
#سجاد_شهیدی
مرا که شاکیم از قلب داغدار خودم
قرار شد به کسی غیر خود نبندم دل
و اعتراف : نماندم سر قرار خودم
خودم علیه خودم داد یک شهادت و بعد
خودم به رای خودم کرد سنگسار خودم
و شهر فاتحه ام را اگر چه می خواند
خودم نیامده حتی سر مزار خودم
تمام معجزه هایم برای قومم بود
کرامتی که نیامد ولی به کار خودم
خودم که رفت ،خودش گفت باز میگردد
نشسته ام لب ساحل در انتظار خودم
تمام شد غزل اما نگفتم از چشمش ...
خودم فدای نگاه نجیب یار خودم
#سجاد_شهیدی
۶۲۴
۰۴ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.