سرد یا مهربون

سرد یا مهربون؟
پارت هفتم
وقتی بیدار شدم و صبحانه خوردم دیدم کوک داره زنگ میزنه
کوک:سلام بیا پایین منتظر هستم
ا/ت:اما
کوک:اما نداریم بیا پایین
ویو ا/ت:سریع آماده شدم و رفتم پایین.
رسیدیم مدرسه همه با تعجب داشتن به ما نگاه میکردن.
آردو یه طبیعت بود.
کوک:بچها همگی بیاین میخوایم جرعت و حقیقت بازی کنیم
ا/ت:همه رفتیم و دور هم جمع شدیم
تهیونگ:اول من میچرخونم بطری رو
بطری روی تهیونگ و کوک افتاد
تهیونگ:جرعت یه حقیقت؟
حقیقت
تو به ا/ت حس داری؟
آره
تهیونگ انگار ناراحت شد و دیگه نیومد بازی...
دیدگاه ها (۳)

سوال پست:بلک پینک یا بی تی ای؟

سوال پست:ده سال از سنتون کم کنید چند سالتون میشه؟اگر زیر ده ...

سرد یا مهربون؟پارت ششمآقای مدیر اومد سر کلاس و گفت فردا یه ا...

سرد یا مهربون؟پارت پنجمکوک:حداقل اگر میخوای درباره ی من صحبت...

"سرنوشت "p,24...جیهوپ : آره اره من برم بطری بیارم .رفت بطری ...

سرنوشت "p,26...بدنم مور مور شد و این از نگاه بچه ها مخفی نمو...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط