از بچگی شنیده بودم که جنس من معروف است به اشک و گریه خیال
از بچگی شنیده بودم که جنس من معروف است به اشک و گریه خیالم راحت بود؛خب گریه ادم را سبک میکند؛ غم های ادم را کم میکند ؛ از همان موقع سر هر چیز بیخودی گریه میکردم ؛ بزرگتر که شدم؛ گریه هایم کم شد و از روی منطق؛ اشک میریختم و دلیلش را میدانستم ؛ درست شبیه خنده هایم؛ بعد از ان ؛یعنی سنی شبیه الانم ؛ همه چیز تغییر کرد؛ بیشتر از گریه میخندم ؛بی دلیل میخندم و تمام دوستانم میدانند خنده های زیاد من یعنی فاجعه؛ یعنی کار از کار گذشتن ؛ راستش به این سن که رسیدم فهمیدم زندگی گاهی انقدر نامرد است که مات میمانی؛ توان گریه نیست سکوت میکنی .....به این سن که رسیدم دیدم زن بودن انقدرها هم که فکر میکردم اسان نیست؛ گاهی مجبوری مثل یک زن بخندی و غمهایت را مردانه قورت میدهی؛ باید غمهایت را نگویی و به غمهای دیگران فکر کنی،غم یک مرد که دوستش داری،غم یک دوست،خانواده ات یا... به این سن که رسیدم سکوت را خوب یاد گرفته ام ؛ هر رفتاری را با سکوت پاسخ میدهم و میگذرم و این ادای ادم بزرگها را دراوردن برای دلی که یک روزه پیر شد سخت است؛نمیدانی چقدر سخت!
#گیتا
.
●○•°●○•°●○•°●○•°●○•°●○•°●○•°
#گیتا
.
●○•°●○•°●○•°●○•°●○•°●○•°●○•°
۱.۸k
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.