سنگینی حرفی را دارد که توان گفتنم نیست زبانم دنبال فرصتی

سنگینی حرفی را دارد که توان گفتنم نیست زبانم دنبال فرصتی وچشمم دنبال محرم رازی می گردد بی تاب دیدنت هستم
دیدگاه ها (۴)

کاش می شد زندگی تکرار داشت . . .لااقل تکرار را یکبار داشت . ...

ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ..ﺍﻣﺎ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻫﺎ ﻣﻔﺖﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ... ﻗﻠﺒﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺗﭙ...

اگر از کمندِ عشقت بروم، کجا گریـــزم؟ که خــلاص بی تو "بند" ...

هیــــــــــچ کَس متوجه نمےشودکه برخے از افـــــراد چه عــــ...

...در وصف چشمان تو، زبان از گفتن و قلم از نوشتن عاجزند!چشمان...

انگشتِ اشارۀ بهار

تقدیم با عشق خدمتِ باسعادتِ سرورم:🫀🌹مهم نیست که چه میشودمهم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط