منُ خيابانى سرد..
منُ خيابانى سرد..
و يك شهر پر از تنهايى!..
كه چون آوارى ، بى تو ،
بر سرم خراب مى شود ...!
به ساده ترين زبان مى نويسم .. :
"دلتنگى را ديگر نمى توان ،
با قدم زدن ، به خواب فرو برد"...
* امشب چهارمین شَبیه که ماه رو تو اسمون ندیدم..
یادمه بهم گفتی هروقت ماه رو تو اسمون دیدی بدون دارم بهت فکر میکنم.. اما
انگار گذر زمان منو از یادت برده...
من هنوزم هرشب به امید دیدن ماه روی پشت بوم میشینم باباپیری..
به امید اینکه بازم ماه اسمون با نگاهش، یاده تو رو تو ذهنم زنده کنه.....
شبت بخیر
و يك شهر پر از تنهايى!..
كه چون آوارى ، بى تو ،
بر سرم خراب مى شود ...!
به ساده ترين زبان مى نويسم .. :
"دلتنگى را ديگر نمى توان ،
با قدم زدن ، به خواب فرو برد"...
* امشب چهارمین شَبیه که ماه رو تو اسمون ندیدم..
یادمه بهم گفتی هروقت ماه رو تو اسمون دیدی بدون دارم بهت فکر میکنم.. اما
انگار گذر زمان منو از یادت برده...
من هنوزم هرشب به امید دیدن ماه روی پشت بوم میشینم باباپیری..
به امید اینکه بازم ماه اسمون با نگاهش، یاده تو رو تو ذهنم زنده کنه.....
شبت بخیر
۱.۶k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.