سپس

🍒🌱سپس
شب می‌شد...
و ما به ستاره‌ها خیره می‌شدیم...
تو دنبال بزرگ‌ترین ستاره می‌گشتی...
و من غرق در تو پیِ چشمانت...
سردمان می‌شداما زیبا بود...
آن روزهای دیر و دور...
آن عاشقانه‌ها که دیگر...
کهنه شده‌اند...🍒🌱




#تورگوت_اویار
دیدگاه ها (۰)

🌱🍒می خواستم که زخم دلت را رفو کنمخود را میان بی کسی ات جستجو...

🍒🌱اڪَر آمدیخبرم کندر خانه بمانمکه از اندوه نمیرندشمعدانی‌های...

🌱🍒" گفتم بہ ڪام وصلت خواهم رسید روزے گفتا ڪہ نیڪ بنگر شاید ...

🍒🌱اے عشق،،،!!!!!!!تَـلخ نڪـن ڪـام ِدلـم راتـو یادڪَـــار ِ ر...

رها🍂 من می توانم در چشمانت خیره شوم و بدون به زبان آوردن کلم...

#عاشقانه_های_من#دکلمه #دکلمه_های_زیبا#زیبا #عشق #عاشقانه #شا...

#داستان_شبشبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد دکان نجاری م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط