به خدا گفتم از بازی آدمهایت خسته شده ام چرا مرا از خاک

به خدا گفتم: از بازی آدمهایت خسته شده ام! چرا مرا از خاک آفریدی؟ چرا از آتش نیستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند، او را بسوزانم !

خدا گفت: تو را از خاک آفریدم
تا بسازی ! . . . نه بسوزانی !
تو را از خاک، از عنصری برتر ساختم . . . تا با آب گـِل شوی و زندگی ببخشی . . . از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . . بازهم زندگی کنی و پخته تر شوی . . . باخاک ساختمت تا همراه باد برقصی . . . تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو برخیزی ! . . . سر برآوری ! . . .
در قلبت دانهٔ عشق بکاری ! . . .
و رشد دهی و از میوهٔ شیرینش زندگی را دگرگون سازی ! . . .
پس به خاک بودنت ببال . . .

و من هیچ نداشتم تا بگویم
دیدگاه ها (۲)

چه زیبا گفت فروغ فرخزاد..دلت را بتکان...اشتباهاتت وقتی افـتا...

plz share...

دلا فرزانگی کردن مهم نیست *** خدا را بندگی کردن مهم استچه مد...

پرچم بهمنیا بالاسسسسست;-)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط