باز هم مجنون شدم لیلا بیا و ناز کن

باز هم مجنون شدم لیلا بیا و ناز کن
شیطنت کن عشوه کن افسونگری آغاز کن

موی را افشان بکن تا باد هم مجنون شود
روسری بردار و عالم را پر از اعجاز کن

شاعران را از تو گفتن مُنتهای آرزوست
فخر بر اَبرو کمانِ حافظ شیراز کن

خواب دیدم بسترم تا آمدی زینت گرفت
ابن سیرین را بگو تعبیر سروِناز کن

ناز انگشتان تو بر پرده های تارِ من
معجزه با پنجه ات در پرده ی شهناز کن

فتنه کن آتش بسوزان و نوایی ساز کن
شرّ و شوری آتشین ای دختر اهواز کن

آس دل را برده ای در حکم دل آهسته تر
در قمارت رحم بر این تک ورق سرباز کن

ای تن طنّاز تو گل واژه ی شعر و غزل
جان من آن ده که ..............عاشقتم
دیدگاه ها (۵)

دوستت دارمهایت آنقدر شیرین بودکه مثل قنددر دلم آب میشد! تلخی...

پرده بردار از رخ زیبا که رویت محشر استتاب زلف و پیچش هر تار ...

همه باغ دلم آثار خزان دارد .........«حسین منزوی»

#تصاویر_جذاب_دنی_زلزله😉😍

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط