🌷تابستان سال شصت و چهار بود که در یکی از خیابان های شهر ب
🌷تابستان سال شصت و چهار بود که در یکی از خیابان های شهر بافت به عیسی برخورد کردم. بعد از خوش و بش معمول از وضعیت زندگی اش پرسیدم: دانشگاه رفتی؟ ازدواج کردی؟
گفت: عقد کرده ام.
گفتم:«مبارکه! پس حاضر شدی ازدواج کنی؛ حالا طرف کی هست؟».
گفت:«تکه زمینی در گلزار شهدای روستامون!».
"شهید عیسی حیدری"
✍ راوی: عسکر شمسالدینی
#امام_زمان ارواحنافداه
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭❤️
╰┈➤ @Sedaye_Enghelab
گفت: عقد کرده ام.
گفتم:«مبارکه! پس حاضر شدی ازدواج کنی؛ حالا طرف کی هست؟».
گفت:«تکه زمینی در گلزار شهدای روستامون!».
"شهید عیسی حیدری"
✍ راوی: عسکر شمسالدینی
#امام_زمان ارواحنافداه
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭❤️
╰┈➤ @Sedaye_Enghelab
۷۴۵
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.