🗿 🗿 فکر کن 🗿 🗿 :
🗿 🗿 فکر کن 🗿 🗿 :
داستان کوتاه "کشتارگاه"
#استبان_اچه_وریا،
ترجمه ☕ ️ #عبدالله_کوثری
داستانهای کوتاه آمریکای لاتین
نشر نی
✍ ✍
مسئله این است که آدم را
تبدیل به ماشینی کنند
که محرّک اصلیِ او نه ارادهی آزاد
که خواست #کلیسا و #حکومت باشد.
شاید روزی برسد که:
نفس کشیدن،راه رفتن
و حتّی گپ زدن با دوستی،
بیرخصتِ مقامات عالیه #ممنوع باشد.
داستان کوتاه "کشتارگاه"
#استبان_اچه_وریا،
ترجمه ☕ ️ #عبدالله_کوثری
داستانهای کوتاه آمریکای لاتین
نشر نی
✍ ✍
مسئله این است که آدم را
تبدیل به ماشینی کنند
که محرّک اصلیِ او نه ارادهی آزاد
که خواست #کلیسا و #حکومت باشد.
شاید روزی برسد که:
نفس کشیدن،راه رفتن
و حتّی گپ زدن با دوستی،
بیرخصتِ مقامات عالیه #ممنوع باشد.
۳۵۸
۱۴ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.