فیک وقتی عاشقت میشه پارت ۲۱

فیک وقتی عاشقت میشه پارت ۲۱

بعدز اینکه تعطیل شدم سعری رفتم پیش جون کوک گفتم

من=پس امروز باهم میریم بار

کوکی=چرا انقدر خوشحالی

من=دیگه دیگه

من=فقط میشه یه چیز بهت بگم انجام بدی

کوکی=اره بگو

من=میخام دوست پسرم رو عذیت کنم شمارشو میدم تو واتشاپ عکس منو بفرست واسش بگو دوست دخترتت نگاه کن باشه

کوکی=واسه من درد سر که نمیشه🥺

من=نه با با

کوکی=پس باشه🙂

تهیونگ و یونا

تهیونگ =یونا خیلی بدی نگاه کن چیکار کردی از وقتی این پسر اومد این دختر همش پیشش میره نکن باهم دوست شدن ؟

یونا=ولشون کن بابا واسه من خیلی مهم

تهیونگ=واسه تو مهم نیست واسه من خیلی مهم 🙂

یونا=تهیونگ من به این خوشگلی چرا گیر دادی به اون دختر

تهیونگ=چون اون خیلی دختر خوبی

یونا=باشه حالا ببینیم کی پشیمون میشه 😂

تهیونگ=باشه

تهیونگ=بیا بریم

لیا و کوکی

کوکی =میدونستی ما باهم هم سایه هستیم

من=از کجا میدونی

کوکی=خوب من قبلا دیده بودمت هعی🥲

من=خوبه پس امشب باهم میریم
کو کی =اره 🥲

من=اع من رسیدم خدافظ

کو کی = اع منم رسیدم بای

دینگ دینگ

مامانم= کی

من=منم دیگ

مامانم=اع بیا بلا 🥲

من=هلو مامان

مامانم=بیا غذا بخور اتفقا چگیا اینجاست

رفتم دستو صورتم رو شستم

اومدم شروع کنمبه غذا خوردن آخ جون ندلیت 🥲

من=مامان من بازم میخام

چگیا=چرا انقدر غذا میخوری

من=من غذا میخورم تو چرا حرصشو میخوری 🙂(مثل لیا حاظر جواب باش ) 😎

چاگیا=همین دمپایی رو پرت میکنم بخوره تو صورتتتتتتتت😘

من=چگیا امشب میخام برم پارک توهم میایی

چاگیا=اره میام 🥺

من=باشه پس باهم میریم

میدونم باهات چیکار کنم 🙂

۳۰لتا لایک

۱۰تاکامنت🍏