آمدی ،دیرآمدی من کوله ام را بسته ام
آمدی ،دیرآمدی من کوله ام را بسته ام
عزم رفتن دارم و از عاشقی بگسسته ام
میروم تنهابمانم باهمه درد دلم
نیست دیگرجای ماندن ،عاشقی دلخسته ام
بعدازاین کارمن ودل باجنون سر میشود
خستگیهایم فقط بارفتنم در میشود
نیست کارکس بگیرد غصه هارا از دلم
میروم شایدنباشم چاره گردد مشکلم
میروم تنهای تنها بی تو و بی عشق تو بعدتو درهای قلب عاشقم را بسته ام
عزم رفتن دارم و از عاشقی بگسسته ام
میروم تنهابمانم باهمه درد دلم
نیست دیگرجای ماندن ،عاشقی دلخسته ام
بعدازاین کارمن ودل باجنون سر میشود
خستگیهایم فقط بارفتنم در میشود
نیست کارکس بگیرد غصه هارا از دلم
میروم شایدنباشم چاره گردد مشکلم
میروم تنهای تنها بی تو و بی عشق تو بعدتو درهای قلب عاشقم را بسته ام
۴.۹k
۲۷ فروردین ۱۴۰۲