مسلم بن عقیل نوه ابوطالب از قبیله بنی هاشم بود.
مسلم بن عقیل نوه ابوطالب از قبیله بنی هاشم بود.
مسلم بن عقیل پس از ورود به دوران جوانی با رقیه و به قولی ام کثوم ، دختر علی بن ابطالب، پیوند زناشویی بست. ابن قتیبة ثمرۀ این ازدواج را دو پسر به نامهای عبدالله و علی دانسته است.[۱] همچنین مسلم در زمان خلافت عمویش علی از جانب وی متصدی منصبهای نظامی در لشکر اسلام بود.
در دوران حسن بن علی مسلم در خدمت او بود. سپس در زمان حسین بن علی وی به عنوان نماینده و برای بررسی اوضاع و گرفتن بیعت از مردم کوفه، عازم این شهر شد و توانست از ۱۸ هزار نفر بیعت بگیرد.
در میان این افراد میتوان به شخصیتهایی همچون «شبث بن ربعی» و «سلیمان بن صرد» و «مسیب بن نجبه» نام برد.[۲] با عوض شدن والی کوفه نعمان بن بشیر و سر کار آمدن ابن زیاد شرایط برای فعالیت مسلم سخت گردید و والی در صدد سرکوب فعالیتهای وی برآمد.
دوران اختفا
مسلم ابتدا مدتی در منزل مختار ثقفی اقامت نمود و سپس به منزل شریک ابن اعور رفت. از آنجا که شریک از بزرگان کوفه و بیمار بود ابن زیاد تصمیم گرفت برای عیادت به منزل وی بیاید. شریک و مسلم چنین برنامه ریزی کردند که مسلم در منزل پنهان شود و پس از ورود ابن زیاد هنگامی که شریک به او علامت داد، وی را بکشد. اما پس از ورود ابن زیاد و علامت شریک، مسلم از کشتن وی ابا نمود. پس از رفتن ابن زیاد وقتی علت را از وی پرسیدند گفت به یاد جملهای از محمد افتادم[۳] که در آن گفته بود مسلمان به ترور کسی را نمیکشد.[۴]
از آن جا که ابنزیاد، برای سرکوبی انقلابیون به دنبال رهبر این نهضت در کوفه یعنی مسلم میگشت، مسلم میبایست جای امن تر و مطمئن تری انتخاب میکرد. لیکن مقر و مخفیگاه خود را تغییر داد و به خانه هانی رفت.
دستگیری و قتل
ابن زیاد سران شهر را گرد آورد و آنان را با تهدید و تطمیع مطیع خویش ساخت. با ایجاد جو رعب و وحشت و دستگیریها، بیم و هراس بر مردم سایه افکند و از دور مسلم پراکنده شدند. مسلم بن عقیل در کوفه تنها ماند به گونهای که از هجده هزار نفر که با او پیمان بستند به هنگام مغرب تنها سی نفر باقی مانند و شب هنگام حتی یک نفر هم باقی نماند. مسلم شب به خانه طوعه رفت و پس از آنکه جایگاه او برای ابن زیاد معلوم شد نیروهایی فرستاد، مسلم از خانه بیرون آمد و در کوچهها و میدان شهر یک تنه با سربازان ابن زیاد جنگید تا آنکه گرفتار شد. او را به قصرابن زیاد بردند. مسلم در آنجا سه وصیت کرد که مسلما به وصیت سوم عمل نشد. اول هفتصد درهم بدهکارم آنچه داردم بفروشید و وام را بپردازید. دوم جسدم را در گوشهای به خاک سپارید و سوم به حسین بن علی خبر دهید که به کوفه نیاید. پس از گفتگوهای تندی که رد و بدل شد، به دستور ابن زیاد، او را بالای قصر برده، سر از بدنش جدا کردند و پیکرش را به زیر افکندند.[۵] سر مسلم را همراه سر هانی نزد یزید فرستادند. مرگ مسلم بن عقیل، روز هشتم ذیحجه سال ۶۰ بود.
میرزا خلیل کمرهای در کتاب عنصر شجاعت یا هفتاد دو تن و یک تن - جلد چهارم، محاکمه مسلم بن عقیل را با محاکمه سقراط فیلسوف در آتن مقایسه می کند.
قبر مسلم در کوفه است و در ۱۲۸۲ (قمری) گنبدش کاشی و ضریحش از نقره شد و اطراف ضریح، مجلل و آینهکاری گشت.
هانی بن عروه کیست؟
خاندان
هانی فرزند عروة بن نمران از یاران پیامبر(صلی الله علیه وآله) به شمار می رود. پس از وفات پیامبر، او از دوستداران امام علی(علیه السلام) بود و در سه جنگ امام شرکت داشت.1 وی همراه حجربن عدی، علیه معاویه قیام کرد. پس از دستگیری، معاویه خواست همراه حجر، عروه را بکشد ولی با شفاعت زیاد بن ابیه از کشتن هانی صرف نظر و او را آزاد کرد.2
هانی بن عروه
از تاریخ ولادت و دوران کودکی هانی اطلاعاتی در دست نیست، مورخان و عالمان او را جزو صحابه و یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شمرده اند.3 هانی بن عروه از محبان و دوستان امام علی(علیه السلام) است و پس از وفات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ، از طرفداران ولایت به شمار می رفت. از افتخارات او این است که در 3 جنگ (جمل، صفین ونهروان) علیه دشمنان امامت شمشیر زد.4 وی پیشوا و بزرگ قبیله مراد بود، هنگامی که می خواست به جایی رود، 4000 زره پوش و 800 پیاده، او را همراهی می کردند.5
پس از شهادت هانی و مسلم، به دستور عبیدالله، جنازه آن دو را در بازار چرخاندندو برای ایجاد رعب و وحشت، بدن ها را بر دار زدند. عبیدالله سرهای مطهر هانی و مسلم را به همراه نامه ای، برای یزید فرستاد
هانی میزبان مسلم
مسلم بن عقیل، سفیر امام حسین(علیه السلام) در ابتدای ورود به کوفه به منزل مختار ثقفی وارد شد. پس از ورود عبیدالله به کوفه، مسلم برای ادامه فعالیتهایش، منزل مختار را ترک کرد و وارد منزل هانی شد، هانی هم او را پذیرفت.
6عبیدالله از طریق عادی نتوانست مخفیگاه مسلم بن عقیل را پ
مسلم بن عقیل پس از ورود به دوران جوانی با رقیه و به قولی ام کثوم ، دختر علی بن ابطالب، پیوند زناشویی بست. ابن قتیبة ثمرۀ این ازدواج را دو پسر به نامهای عبدالله و علی دانسته است.[۱] همچنین مسلم در زمان خلافت عمویش علی از جانب وی متصدی منصبهای نظامی در لشکر اسلام بود.
در دوران حسن بن علی مسلم در خدمت او بود. سپس در زمان حسین بن علی وی به عنوان نماینده و برای بررسی اوضاع و گرفتن بیعت از مردم کوفه، عازم این شهر شد و توانست از ۱۸ هزار نفر بیعت بگیرد.
در میان این افراد میتوان به شخصیتهایی همچون «شبث بن ربعی» و «سلیمان بن صرد» و «مسیب بن نجبه» نام برد.[۲] با عوض شدن والی کوفه نعمان بن بشیر و سر کار آمدن ابن زیاد شرایط برای فعالیت مسلم سخت گردید و والی در صدد سرکوب فعالیتهای وی برآمد.
دوران اختفا
مسلم ابتدا مدتی در منزل مختار ثقفی اقامت نمود و سپس به منزل شریک ابن اعور رفت. از آنجا که شریک از بزرگان کوفه و بیمار بود ابن زیاد تصمیم گرفت برای عیادت به منزل وی بیاید. شریک و مسلم چنین برنامه ریزی کردند که مسلم در منزل پنهان شود و پس از ورود ابن زیاد هنگامی که شریک به او علامت داد، وی را بکشد. اما پس از ورود ابن زیاد و علامت شریک، مسلم از کشتن وی ابا نمود. پس از رفتن ابن زیاد وقتی علت را از وی پرسیدند گفت به یاد جملهای از محمد افتادم[۳] که در آن گفته بود مسلمان به ترور کسی را نمیکشد.[۴]
از آن جا که ابنزیاد، برای سرکوبی انقلابیون به دنبال رهبر این نهضت در کوفه یعنی مسلم میگشت، مسلم میبایست جای امن تر و مطمئن تری انتخاب میکرد. لیکن مقر و مخفیگاه خود را تغییر داد و به خانه هانی رفت.
دستگیری و قتل
ابن زیاد سران شهر را گرد آورد و آنان را با تهدید و تطمیع مطیع خویش ساخت. با ایجاد جو رعب و وحشت و دستگیریها، بیم و هراس بر مردم سایه افکند و از دور مسلم پراکنده شدند. مسلم بن عقیل در کوفه تنها ماند به گونهای که از هجده هزار نفر که با او پیمان بستند به هنگام مغرب تنها سی نفر باقی مانند و شب هنگام حتی یک نفر هم باقی نماند. مسلم شب به خانه طوعه رفت و پس از آنکه جایگاه او برای ابن زیاد معلوم شد نیروهایی فرستاد، مسلم از خانه بیرون آمد و در کوچهها و میدان شهر یک تنه با سربازان ابن زیاد جنگید تا آنکه گرفتار شد. او را به قصرابن زیاد بردند. مسلم در آنجا سه وصیت کرد که مسلما به وصیت سوم عمل نشد. اول هفتصد درهم بدهکارم آنچه داردم بفروشید و وام را بپردازید. دوم جسدم را در گوشهای به خاک سپارید و سوم به حسین بن علی خبر دهید که به کوفه نیاید. پس از گفتگوهای تندی که رد و بدل شد، به دستور ابن زیاد، او را بالای قصر برده، سر از بدنش جدا کردند و پیکرش را به زیر افکندند.[۵] سر مسلم را همراه سر هانی نزد یزید فرستادند. مرگ مسلم بن عقیل، روز هشتم ذیحجه سال ۶۰ بود.
میرزا خلیل کمرهای در کتاب عنصر شجاعت یا هفتاد دو تن و یک تن - جلد چهارم، محاکمه مسلم بن عقیل را با محاکمه سقراط فیلسوف در آتن مقایسه می کند.
قبر مسلم در کوفه است و در ۱۲۸۲ (قمری) گنبدش کاشی و ضریحش از نقره شد و اطراف ضریح، مجلل و آینهکاری گشت.
هانی بن عروه کیست؟
خاندان
هانی فرزند عروة بن نمران از یاران پیامبر(صلی الله علیه وآله) به شمار می رود. پس از وفات پیامبر، او از دوستداران امام علی(علیه السلام) بود و در سه جنگ امام شرکت داشت.1 وی همراه حجربن عدی، علیه معاویه قیام کرد. پس از دستگیری، معاویه خواست همراه حجر، عروه را بکشد ولی با شفاعت زیاد بن ابیه از کشتن هانی صرف نظر و او را آزاد کرد.2
هانی بن عروه
از تاریخ ولادت و دوران کودکی هانی اطلاعاتی در دست نیست، مورخان و عالمان او را جزو صحابه و یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شمرده اند.3 هانی بن عروه از محبان و دوستان امام علی(علیه السلام) است و پس از وفات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ، از طرفداران ولایت به شمار می رفت. از افتخارات او این است که در 3 جنگ (جمل، صفین ونهروان) علیه دشمنان امامت شمشیر زد.4 وی پیشوا و بزرگ قبیله مراد بود، هنگامی که می خواست به جایی رود، 4000 زره پوش و 800 پیاده، او را همراهی می کردند.5
پس از شهادت هانی و مسلم، به دستور عبیدالله، جنازه آن دو را در بازار چرخاندندو برای ایجاد رعب و وحشت، بدن ها را بر دار زدند. عبیدالله سرهای مطهر هانی و مسلم را به همراه نامه ای، برای یزید فرستاد
هانی میزبان مسلم
مسلم بن عقیل، سفیر امام حسین(علیه السلام) در ابتدای ورود به کوفه به منزل مختار ثقفی وارد شد. پس از ورود عبیدالله به کوفه، مسلم برای ادامه فعالیتهایش، منزل مختار را ترک کرد و وارد منزل هانی شد، هانی هم او را پذیرفت.
6عبیدالله از طریق عادی نتوانست مخفیگاه مسلم بن عقیل را پ
۶.۰k
۲۱ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.