سخت میترسیدم از این

سخت میترسیدم از اینڪہ

مڹ از نژاد شیشہ باشم و شڪستنی
او از نژاد جاده باشد و رفتنی

آرے روزها ڪَذشت ؛
هماڹ شد : او رفت و
مڹ شڪستم...
دیدگاه ها (۱)

مرا با خودت آشنا کن بیگانه‌ی منمرا با خودت یکی کن ...

همیشه نباید ، دید گاهی باید لمس کرد تب تند قلبی راکه گفته "د...

تو بخند تا به همه ثابت کنمیک دیوانه دوایش قرص نیست!لبخند تُو...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط