روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد

روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد،
مرد نماز را شکست و گفت؛
مردک، در حال راز و نیاز با خدا بودم،
برای چه این رشته را بریدی ؟!
مجنون لبخندی زد و گفت؛
عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم
تو عاشق خدایت بودی،
چطور مرا دیدی...


#عشق
#لیلی
#مجنون
#عاشق
#خدا
#عاشقانه
#نماز
#ریا
#سجاده
#چادر_نماز
#تلنگر
دیدگاه ها (۱)

پخش سریال #ایستاده_در_غباراز جمعه ۹ تیرشبکه اول سیما؛ هر شب...

فیلم سینمایی #ویلایی‌ها علیرغم سالن‌ها و سانس‌های محدود، به ...

تجربه‌ی 40 ساله‌ی خود با بیش از هزاران ساعت تدریس و سخنرانی ...

#عفیف_بمان_بانو ...در را ببند و عاقلانه بیندیش ..،،هرڪه عشقت...

Dark Blood p9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط