داستانهایعرفانیاخلاصسبزواری

#داستانهای_عرفانی_اخلاص_سبزواری

اخلاص در عمل


منقول است که مرحوم حاجی سبزواری (رضوان الله علیه ) برای عیادت بیماری می رفت و عده ای هم با او بودند . نزدیک منزل بیمار که رسید ، برگشت و نرفت . اطرافیان پرسیدند : آقا چرا تا این جا آمدید و حالا بر می گردید؟ آقا جواب داد : که خطوری به قلبم کرد که بیمار وقتی مرا ببیند ، از من خوشش خواهد آمد و می گوید که سبزواری ، چه انسان والا و بزرگی است که به عیادت من بیمار آمده است . حالا بر می گردم تا هنگامی که اخلاص اولیه را بیابم و تنها برای خدا به عیادت بیمار بیایم .
در محضر استاد
ص32


#اخلاص
#معرفت
دیدگاه ها (۱)

دیگر علی ز بستر خود پا نمیشود زخم سر شکسته مداوا نمیشود دربی...

این روزها نمیدانم کجایی مولای غریبم، اما میدانم این روزها، ر...

⚫️شهادت امام خوبی ها، مولای متقیان، امام علی علیه السلام تسل...

أسَدُأللّٰهِ الْغٰالِبْ:کوفه امشب غم و اندوه بزرگی داردهر طر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط